راه راه ۲۹۵

راه راه ۲۹۴

شیخ و جزایر سه گانه

با دم شیر بازی نکن بچه

شیخ به فکر فرو رفته، ریشش را خواراند، گفت: یافتم.
مریدان گفتند: چه را؟ 
شیخ شپشی از درون ریشش درآورد و گفت این را!

راه راه ۲۹۳