مصاحبه‌ای یهویی با برهم زننده سخنرانی رئیسی در سازمان ملل

اصنم درد نداشت

- خب باشه؛ ولی اون من نبودم، داداش دوقلوم بود.
+ عه؟ واقعا چقدر شبیه‌ هستین! مثل یک سیبی که وسطش با جلیقه نجات رد شده باشند! حالا کجا می‌تونیم اون قُلتون رو پیدا کنیم؟
- اون قُلم... چه گیری دادی! اون قُلم می‌خواست به دنیا بیاد، پیشمون شد.

مصاحبه‌هایی با فرستندگان اخبار به اینترنشنال

من اشتباهی بودم آقای قاضی

سامان (یک گولاخ نترس): داداش بیا این پنج‌تا سبد رو فعلا تحویل برادرهای خدوم پلیس بده، تا من بقیه‌شم آماده کنم و بفرستم خدمتتون.
خبرنگار: اینا چیه؟
سامان: اینا اعترافات خودم و بچه‌‌محل‌هاست. مثل سگ زدمشون که به همه غلط‌های زندگی‌شون اعتراف کردن. اعترافات خودمم تا دوران هجده سالگی تحویل دادم، فقط ببین می‌تونی یه وقتی بگیری من از هجده تا بیست و یک سالگیم رو هم طی چهار فصل بنویسم و تقدیم کنم؟

گزارش رادیویی از رادیو واقعیت قلبی

- درود. کدام اتفاقات اخیر؟ منظور خیزش سراسری مردم ایران هست؟ به نظر من این خیزش در جلوه‌ای نوین، خودش را با پرچم کاویانی و کارگری...
• برای خیزش سراسری از کارشناس دیگری استفاده می‌کنیم؛ منظور من، اعتصابات گسترده کارگران خودروسازی...

مصاحبه‌ای با مردم دین زده!

دین زندگی آزادی!

همونطور که شاهد هستین، مزدوران حکومتی برای جذب مردم به سمت خودشون این بار به چیزای جدید مثل انواع دمنوش‌ها، آب معدنی، بستنی، شیرکاکائو... عه، آقا کاپوچینو هم دارین؟... ای بابا، خب همون نسکافه رو بده؛ بله بینندگان عزیز، می‌گفتم؛ به این چیزا رو آوردن.