اشک روباه

گفتم نرو دنبال آن، جیز است آن کار
 بچه شدی؟ اصرار داری پشت اصرار

بلک فرایدی های قدیم

سکانس منتخب قرن

سعید: پدربزرگ! عین آرارات و بحرین؟
شاپور: آفرین. دست گذاشتی روی بهترین بلک فرایدی‌ِ پهلوی. توی یکی از این بلک فرایدی‌ها بحرین به اون گرمی رو دادیم به انگلیس. چی بود آخه، یه جزیره فکستنی. آرارات هم که چیه یه کوه بی‌آب‌و‌علف.

راه راه ۲۹۸

سردوشی

شهرا که زرق و برق‌شون زیاد شد
 دائم می‌رفت و میومد جوشی بود