شرح و تأویلی بر شعر «الهی تب کنم شاید پرستارم تو باشی»

پرستار شیفت

گمان اول؛ شاعر مریض است (یا همان مرض دارد!)  که برای خود آرزوی مریضی می‌کند و باید به تراپیست مراجعه کند.
گمان دوم بر این است که شاعر دچار مرض عشق شده که با توجه به ادامه شعر گمان دوم قوت پیدا می‌کند.

دست صاحب‌خانه

باز هم دارد یکی هی زنگ ما را می‌زند
مطئمنم یا عیالم یا طلبکار من است

خود خود مردم

در سفر شاعران به دیار اونوری

عرض ادبی

فردوسی به صندلی تکیه داد و رو به سعدی گفت: اونور آب چی داره؟