چندوقت پیش هم که رفتیم خانه مادربزرگمان کل کشوهای خاله نسترنمان را خالی کردیم تا اسباببازیهایمان را بگذاریم و بعدش دیدیم لپ تاپش را در کشویش لای لباسهایش از دست ما قایم کرده است. ما هم به مادربزرگ گفتیم و مادربزرگ برایمان در لپ تاپش کلی کارتون قشنگ گذاشت.
در زبان فارسی کهن، مار به معنی سلامتی و برای مثال بیمار ( بی+ مار) یعنی فردی که بدون سلامتی و یا مریض است. حال به همین ترتیب با بررسی آمار (آ+سلامتی) در می یابیم که به واژهی کاملا بی معنی و چرندی رسیدیم و این مار اصلا اون مار نیست.