قطعی بی‌هوا

هی قطع و وصل می‌شود و بال وپر زنان
گاهی میان خوف و رجا برق می‌رود

گرما و پیامدهای آن در زندگی ما

طرح چرخشی خنک‌سازی

از قضا اداره برق ماه قبل زنگ زده بود و پدر را تشویق کرده بود و گفته بود «حاجی اگه هنوز زنده‌این یه ذره کولر رو روشن کنین هزینه برقش پای ما!»

خاطرات له شدن زیر چرخ های توسعه

بزرگی می‌گفت!

پدرم تشخیص میدادند که خوردن قاقالی‌لی و خروس قندی موجب تخریب امنیت ملی دندان ها و همچنین تشویش اذهان عمومی بچه های کوچه میشود، ما هم میپذیرفتیم و پول تو جیبی و عیدی های ما برای خودمون(با تأکید) در صندوق ذخیره ی درماندگان ذخیره میشد

کنترل خشم به صورت عملی

نصیحت‌های پدرانه

وی که موفق نشده بود با پرتاب بشقاب پسر را تربیت کند و همچنین چند وقت بود در کلاس‌های کنترل خشم شرکت می‌کرد بلند شد، اول کولر را خاموش کرد




عنوان