مراسلات نیویورک تهران (۲)

«شیرین» | ملعبه کودکانه

پس از وصول ما به نیویورک، در دَم راپورت حریق در بلد لس‌آنجلس را دادند. کامران‌میرزا فی‌الفور عازم آنجا شد. اخبار واصله حاکی از آن بود که رجال مملکت جهت تحقیر حریق، اطفای آن را به یمین لوزالمعده‌یشان سپرده‌اند.

تعبیر خواب ملوکانه

سفرنامه فرنگستان ۲

ابتدا، چند فحش مثبت چهل نثار رعیت کردیم که از شدت آن تمام ملتزمین تا فرسنگ‌ها شبیه بمب اتم از ما فاصله گرفتند.

تعبیر خواب ملوکانه

سفرنامه فرنگستان

فی المجلس، به هوش موروثی دریافتیم به زبان شمال خودمان برای عرض تشکر پیشنهاد پیشکشی یک زوجه داده‌اند. دست و پا شکسته عرض کردیم: «وی آر خیلی زن در حرمسرا مسیو. تنکی یو.»

مراسلات نیویورک تهران (۱)

«شیرین» | زد و خورد غیر شیرین

این قصه‌ای است که شیرین هربار برایم تعریف می‌کند البته اینکه قصه‌اش چقدر صادقانه است را نمی‌دانم.شیرین از همان کودکی عاشق دوره قاجار بود البته به جز بخش امضاکردن قراردادها و عهدنامه‌هایش.