تذکره حاکم دودی

سکوتی سرشار از فریادها

موشکِ صهیونی بی‌مقدمه فرود آمد بر میهنش تا ضایع شود و دیگر قمپزِ (هه! من خیلی بچه خَفن و هفت خَط کوچه خلوتم) دَر نکند.

تاریخ طنزیمی

اسب جومونگ

صدام که دید مثل چی توی گل گیر کرده، گفت جومونگ که نشدم حداقل تسو (برادر خونریز جومونگ) که می‌توانم باشم.

رفیقِ انگلیس (به مناسبت کودتای ۲۸ مرداد)

دموکراسی تو «ایران» جاست با شاه
میاریمش، بیکاز ما «زور» داریم

ضرر،کرسنت،زنگنه




عنوان