شرح‌حال شیخنا وزیر مجلس
ابن‌الوعده

آن پورشه‌سوار دوران آن شیر بیشه بهارستان

آن به معنای واقعی، وعده‌دان (بر وزن نمکدان) شیخنا وکیل مردم در مجلس مدالله جلوسه علی الکرسی

نقل است که نیمه شبی از خواب پرید معبران را خواست تا تعبیر خوابش را بفرمایند وی گفت در خواب دیدم یک بیسکویت ساقه طلایی با دو پیاله چای و قهوه در طبق نهاده‌اند و مرا وادار به خوردن آن کردند از خواب پریدم و حال عجیبی بر من مستولی گشت، حال از آنخماهو کمترید اگر تعبیر به پریشانی خوابم دهید. معبران چندین نوبه رمل انداخته و با دادار دودور نزد وکیل که هنوز وکیل نشده رفتند و گفتند: همه معبران متفق‌القول هستیم که در طالع‌تان نمایندگی مجلس می‌بینیم. آن‌هنوز وکیل نشده، هنگ کرد و گفت بیسکویت ساقه طلایی و قهوه چه ربطی به نمایندگی مجلس دارد؟ معبران گفتند اول شما ربط کلیدسازی با رئیس جمهوری را بفرمایید که وی از حاضرجوابی آنان خاموش شد اما در بصل‌النخاعش عروسی برپا گردید. فی‌الفور طبقه ۲۲ برجی که ویوی آن دریاچه چیتگر بود را ستاد انتخاباتی‌اش نمود و با قول استخدام در وزارت نفت به دل دخترش صابون زد و به هم ولایتی‌هایش وعده افزایش یارانه را داد. هواداران به افتخار حضور ابن الوعده و تقبل این مسؤولیت خطیر و سنگین یک صدا آواز در دادند:

 تو از کدوم قصه‌ای که خواستنت عادته

 نبودنت فاجعه، بودنت امنیته!

ثبت ديدگاه