هنـرِ برحق بودنِ همیشه (۷)
امضای آمارهای لحظهای در لحظات خستگی
۱۰:۰۰ ب٫ظ ۲۲-۱۰-۱۴۰۳
برداشتی آزاد و نقیضهوار بر کتاب
«هنر همیشه برحق بودن ـ آرتور شوپنهاور»
پانزده. همیشه، آمارهای لحظهای را به روی طرف بیاور.
وقتی افراد برای حضور در یک جلسۀ کاری، راهی میشوند، وقتشان به هر چیزی میگذرد جز چک کردن آخرین نتایج و آمار. شما هم میتوانید همین را چکش کنید و رِبهرِ بکوبید توی سر طرفِ مقابلتان.
مثال خیلی باکلاس مناسب در باکلاس: قرار مهم کاری برای چندین میلیارد پول (عین فیلمها) دارید. وقتی طرفِ مقابلِ شما از اتصالش به یک کلهگندۀ فلان طرفی میگوید، میتوانید عزل و یا اخراج طرف مقابل را بکوبید توی سرش!
*
شانزده. قبل از بههم خوردن جمع، امضا بگیر.
تمام شدن یک جلسه باید دو حالت داشته باشد: انجام شده و تمام. انجام نشده و تمام. حد وسط ندارد. در حال انجام است، درحال اقدام است و یا در دست پیگیری است. اینها شوخی است. اما شوخی را خیلیها دوست دارند و مدام کش میدهند تا الکی کش بیاید! خب قال قضیه را بکن!
حالا وسط بحث، وقتی از طرف مقدمات را با استرس و بدوبدو تأیید گرفتی، امضایش را بکوب پای قرارداد. آمدیم و یکهویی کشید زیر هر حرفی که زده!
*
هفده. اگر خصمت خسته است، دلیل بر ناتوانی بحث است؛ تو ادامه بده.
در اواخر بحث، وقتی حوالی نتیجهگیری میرسیم، یکهو طرفِ مقابلِ شما خودش را میزند به یک غش و ضعف، خستگی یا درد خاصی. اینجا بهانه است که طرف مقابل میخواهد قضیه را هوا کند و بپیچد. باید شما ادامه دهید. اگر رهایش کنید، باختهاید. چرا یکهو آخر بحث، هوا، هوای سردرد و اینها شد؟! میتوانید از وی بخواهید که غش و ضعفش را برای بحث با شما موکول نکند و تدریس بازیگری با متد استانیسلاوسکی و استلا آدلر بماند برای زمان دیگر! ادامه بدهید تا پیروز شوید.
*
هجده. هر عقیدهای دارای سنگ است؛ خودت را دستکم نگیر.
در بحث، زمانی میرسد که شما عقیدهای را بیان میکنید. این عقیده، دارای (سنگ) ارزش و اعتبار است. اگر طرفِ مقابلِ شما، بنا را بر شیرینبازی گذاشت و خواست آن را تمسخر کند، نباید اجازه بدهید رشتۀ کلام از دستت خارج شود. هدف وی، درآوردن حرص شماست که اگر موفق شود پیروز کل ماجراست. شما وقتی هم دفاع کنید، باید حواستان باشد که خیلی خونسرد و آرام برخورد کنید، عصبانی نشوید که اینگونه از احتمال شکست شدید، فرار میکنید.
مثال مناسب برای فوتبالدوستان عزیزی که از این لحظه به ما پیوستهاند: جایی پیش میآید که از شما میپرسند طرفدار چه تیمی هستید؟ لیورپول و یا آرسنال و یا تاتنهام و… هیچ جای تمسخر ندارد. علاقۀ قلبی شما [متأسفانه] باعث شده که طرفداری چنین تیمهایی را کنید. (همینجا تمرین بود که خودتان را نبازید!)
(قطعاً ادامه دارد…)
ثبت ديدگاه