سرنوشت لیبی یا سوریه؟
بو می‌آید؟

یکی بود، یکی نبود در آفریقای شمالی واقع در جنوب دریای مدیترانه، دست چپ، پلاک یک، کشوری بود به نام لیبی.

لیبی ابتدا مستعمره ایتالیا بود. -فکر کردید ایتالیا فقط پیتزا دارد؟ خیر جانم! مستعمره هم داشته است- طبیعتاً جایی مستعمره می‌شود که چیزی برای دزدیدن داشته باشد. لیبی صاحب بزرگترین ذخایر نفت آفریقا بود. شما دور از جانتان! کشور استعمارگر باشی، لیبی بهتان چشمک نمی‌زند که بیا من را استعمار کن؟!

در جنگ جهانی دوم متفقین و ایتالیا و آلمان مدام می‌آمدند سر کوچه لیبی دعوا می‌کردند. در واقع لیبی از میدان‌های اصلی جنگ بین آنها بود.

دو سال بعد از پایان جنگ جهانی، ایتالیا رفت داخل اتاق و به کارهای بدش فکر کرد و همانجا بود که تصمیم گرفت دست از سر لیبی بردارد.

از آن‌جایی که اروپایی‌ها همه چیزشان کند است -البته به جز اعمال تحریم‌هایشان علیه ایران- جمع کردن وسایل ایتالیا از لیبی زمان برد و حدود ۴ سال بعد با برپایی حکومت پادشاهی «محمد ادریس سنوسی» استقلال لیبی اعلام شد.

۱۸ سال بعد «معمر قذافی» که جوانی ۲۷ ساله و جویای هیجان بود، به کمک تنی چند از افسران ناباب ارتش کودتا کرد. او تا سال ۲۰۱۱ -که می‌شود ۱۳۹۰ خودمان- سرکار بود و بعد برای رفع خستگی لیبی را به مقصد آن دنیا ترک کرد. 

قذافی در سیاست خارجی نمی‌دانست با خودش چند چند است. رویکرد ضد غربی‌ای داشت که مثل هوای بهار پیوسته تغییر می‌کرد. گویا ‌زمانی که سیاست خارجه درس می‌دادند، قذافی خروسک گرفته و غایب بوده است. 

قدرت که افتاد دست قذافی امتیازهای نفتی شرکت‌های خارجی را لغو کرد. بعد هم به جمع کشورهای عربی‌ که آن موقع مواضع ضد اسرائیلی داشتند، پیوست. -نه به خدا! دروغ نمی‌گویم. کشورهای عربی هم یک زمانی مواضع ضد اسرائیلی داشتند. حالا الان یادشان نمی‌آید کجا گذاشته اند- تازه بعدش لیبی گفت: «انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست. من هم فناوری هسته‌ای موخوام.» که همین جا آمریکا گفت: «واه واه چه غلطا!‌» 

سال ۱۹۷۹ سفارت آمریکا به خاطر یک آتش‌سوزی مشکوک در طرابلس بزرگترین شهر بندری لیبی تعطیل شد. آمریکای بی‌جنبه هم زارت لیبی را گذاشت در لیست سیاه تروریستی. -حالا خودشان همه جا آتش راه می‌اندازندها، ببین به خاطر یک آتش‌سوزی چه کولی‌بازی درآوردند

در همان سال یک کدورت ریز هوایی هم بین دو جنگنده لیبیایی و دو جنگنده آمریکایی بر روی دریای مدیترانه پیش می‌آید که نهایتاً با سرنگونی دو جنگنده لیبی کدورت درشت می‌شود!

چند حمله تروریستی هم در اروپا انجام می‌شود که امریکای کینه‌ای سریع خودش را انداخت وسط و گفت کی بود؟ کی بود؟ لیبی بود! و بعد همه انگشت اتهام را می‌گیرند سمت لیبی. آمریکا هم لیبی را درحالی که داشت می‌گفت: «من این وسط چیکاره بیدم؟» به طور کامل تحریم کرد. 

در اواخر دهه ۹۰ میلادی دیگر کفگیر لیبی ته دیگ خورده بود و تحریم داشت کمرش را میشکست که در سال ۲۰۰۳ آمریکا آمد به لیبی گفت: «انرژی هسته‌ای رو می‌گیرم، لغو تحریم‌ها رو به همراه جعبه شماره ۳ میدم.»

لیبی هم بدون آنکه بداند در جعبه شماره ۳ چیست، قبول کرد.

در نهایت لیبی به امید پرورش درخت اقتصاد مرفه، سکه‌های هسته‌ای‌اش را چال کرد. ایضاً موشکی‌اش را.

آمریکا گفت: «حالا که ما داریم این همه راه رو می‌ریم، دیگه خالی نریم. اون اسناد و سازه‌های مرتبط با ساخت موشک بالستیک رو هم بی‌زحمت بذار روی این هسته‌ای‌ها.» 

خلاصه، لیبی که خلع سلاح شد کم‌کم در سال ۲۰۱۱ در لیبی شورش شد، آمریکا هم برای سرنگونی قذافی تلاشی نکرد و یا شاید تلاش برعکس هم داشته! -چه توقعاتی داریدها! حالا چون به روی قذافی خندیدند دلیل نمی‌شود که هوایش را هم داشته باشند- 

در نهایت آمریکا به همراه فرانسه و انگلیس، لیبی را ترکاندند. یعنی شما بگو یک وجب سالم از زیرساخت‌های نظامی لیبی باقی گذاشتند، نگذاشتند. قذافی هم مُرد تا بفهمد داخل جعبه شماره ۳ چیزهای خوبی برایش نبود. 

البته حال لیبی اکنون خوب است ولی تو باور نکن. او فقط کمی از ویرانی، بی‌امنیتی و بی‌نظمی رنج می‌برد. یعنی یک طوری شده که صد رحمت به زمان مستعمره بودنش! 

البته داستان لیبی دیگر از مد افتاده و سردبیر باید رسیدگی کند که چرا می‌گذارند ما اینها را بنویسیم. فعلاً جولانی است که دارد در تیترها جولان می‌دهد. حالا اینکه بشار اسد هم دانه‌ای را به امید درخت اقتصاد مرفه چال کرده یا نه؟ نمی‌دانیم ولی این چیزی که ما می‌شنویم بوی بهبود ز اوضاع جهان نیست. حالا یا ما دماغمان عیب کرده است یا کلاً بویی نمی‌آید.

ثبت ديدگاه