معرفی کتاب
بیمه ننه در ندارکات
۱۱:۴۰ ق٫ظ ۰۶-۰۷-۱۳۹۹
راه راه: «خصلت یه فرمانده هوش شیطنت آمیز، قاطعیت و شجاعته!» دارعلی وقتی این جمله از ناپلئون بناپارت را میگوید که بعثیها خفتش کردهاند و او در حال تصمیمگیری برای انتقال دسته به پشت دیوار بتنی است. تنها چند دقیقه فرصت باقیست تا پس از گرفتن یک تصمیم هوشنمدانه، دارعلی متوجه شود آتش را روی نیروهای خودی گرفته نه دشمن بعثی! و این بخشی از ماجرای دارعلی در کتاب «آمبولانس شتری» است.
کتاب آمبولانس شتری از سری کتاب های طنز دفاع مقدس است. کتابی که با استفاده از توصیفهای جزئی، بامزه و خواندنی مخاطب را همراه خودش میکند و با دادن گزارشات دقیق از موقعیت پیش آمده، مخاطب را همراه خودش نگه میدارد. قصد کتاب بیان خاطرات شیرین جبهههاست و در این مسیر از حتی از گفتن روایت گشودن آتش روی نیروهای خودی و لت و پار کردن آنها هم ابایی ندارد. نقاشیهایی در بین روایت قبلی و روایت بعدی دیده میشود که بخشی از نقاشی وسط آنهاست و کنجکاویها را قلقلک میدهد.
در مسیر خنداندن مخاطب حتی از دامادسیگاری جبهه که قول تحویل صدام را میدهد و در دو سه تا داستان بعدتر روی سیم خاردارها شهید می شود هم نمیگذرد. مگس خوری رزمندهها را تعریف میکند و از آمبولانس شتری حرف میزند که رانندهاش یکی از مشتریهایش شده و «توی کوزه میافتد».
تدارکات «ندارکات شده» را به آتش میکشد و به مسئول نزدیک به خفگیاش در ماسک شیمیایی بسته میخندد و مسئول تدارکاتی را به تصویر میکشد که برای کمتر غذا خوردن رزمندهها شایعه افتادن دندان آشپز در غذا را مطرح میکند و وقتی کفشش گم شده و واکس خوردهاش را پیدا میکند می گوید:«خودشه اما یه فضول واکسش زده!»
در اثنای کتاب نقل قولهایی بچسب از ناپلئون میکند که با موقعیت پیش آمده تناقض دارد و شهر فرنگ شدن جبهه را وقتی خودش با سوت خمپاره قلابی و بدون بالا کشیدن شلوار روی زمین افتاده با کلمات منتقل میکند. آخر کار هم فلسفه «بیمه ننه شدن» را بیان میکند و مورچه ای را مرده روی تختش میبیند که چندین ساعت با کمک «امدادگرِ دو ماه سابقه دکترنما» بلایی نبوده که سرش نیاورند.
آمبولانس شتری اولین کتاب از مجموعه داستانهای «دارودسته دارعلی» نوشته اکبر صحرایی است که در سال ۱۳۹۲ چاپ شده و در نرم افزار کتابخوان طاقچه با قیمت پنج هزار تومان به فروش میرسد. اکبر صحرایی در این کتاب سعی کرده روایتهای طنز خود را از جبههها در نقش دارعلی به رشته تحریر در بیاورد. این کتاب زودتر از «سنگر علافها» چاپ شده و به همین خاطر برخی روایتهای آن با «سنگرعلافها» یکسان است.
آمبولانس شتری با نقاشیها و روایت های جزئی اش میتواند گزینه خوبی برای معرفی فضای شیرین و البته دردناک جبهه و جنگ به نوجوانان باشند، نوجوانانی که ممکن است جز خون و خونریزی چیزی در مورد جبهه نشنیده باشند.
ممنون نقد زیبا و طنازی از آمبولانس شتری کردید.