یادداشت
تماشای فجر تماشایی؛ بررسی طنز در بسته تلویزیونی فجر تماشایی

چند سالی بود که انگار نوستالوژی‌ های انقلاب در بسته‌های تصویری ایام دهه فجر تلوزیون کمرنگ‌تر شده بود. از آن‌ همه سرود انقلابی آن سال‌ها تنها چند سرود پخش می‌شد و تازه خیلی از آن‌ها بازخوانی شده و تهی از حس نوستالوژیک بودند.
امسال اما شبکه تماشا بخش عمده‌ای از آنتن خود را به یک بسته کامل از برنامه‌های سال‌های انقلاب کرده‌ است و حالا بینندگان می‌توانند هم ساعاتی در خاطرات دهه شصت و هفتاد سیر کنند و هم برنامه‌هایی را در تلوزیون‌ های رنگی بزرگ خود ببینند که روزگاری در تلوزیون های کوچک سیاه و سفید می‌دیدند.
تماشای این بسته خود به خود طنز آن سال‌ها را نیز برای ما مرور می‌کند. از شعارهای روزهای مبارزه و روزهای پیروزی گرفته تا مصاحبه‌های مردمی که مثل همیشه سرشار بود از طنزهای غریزی مردم ایران. از مسابقه‌های تلویزیونی نظیر مسابقه بیست تا کلام شیرین حاج آقا قرائتی آن هم در زمان جوانی و بعضی عکس‌های ثبت شده از آن سال‌ها.
اما برنامه‌سازی طنز بیشتر در دو دسته دیده می‌شوند؛ دسته اول نمایش‌هایی با بازی عروسک‌های شاه، فرح و درباریان و عمو سام که شاید تا اواسط دهه هفتاد هر سال در دهه فجر با فرم و دکور جدید جلو دوربین می‌آمدند. این نمایش‌ها از نظر فرم و ایده خیلی ساده بودند. محتوای این نمایش‌ها نیز معمولا روایتی ساده از حوادث دربار در سال‌های منتهی به انقلاب بود. در واقع جملات معروف ازهاری و بختیار به ویژه نوار بودن تظاهرات مردمی و شعر من مرغ طوفانم نیاندیشم ز طوفان و بعد عزل و فرار دسته جمعی آن‌ها خود به خود به قدری طنز بود که نیازی به افزودن موقعیت یا شوخی کلامی خاصی برای جذاب شدن نمایش‌ها احساس نمی‌شد.
دسته دوم نیز آیتم‌های طنز نمایشی بودند که بر عکس عمده طنزهای امروز سینما و تلوزیون، به دغدغه‌های طبقه‌های متوسط مردم می‌پرداخت و در اوج سال‌های دفاع مقدس، امید و عزت را در دل مردم می‌کاشتند و آن‌ها را دعوت به تلاش و کوشش و ساخت وطن می‌کرد.

ثبت ديدگاه