ارزش‌های دولت قبل از دید گوگل
خزانه یا خزینه؟

احتمالا به گوشتان رسیده است که یکی از دولتمردان دولت قبل که از قضا رییس دولت هم بوده است در آخرین سخنان خود درافشانی کرده و فرموده‌اند :”بر‌خلاف آنچه تحویل گرفته بودیم، خزانه را پر تحویل دادیم.” زمانی که این خبر در فضای اینترنت پخش شد اولین واکنش از سوی سرورهای گوگل صورت گرفت. یعنی وقتی برای اولین بار این خبر قرار بود روی موتور جست‌وجوی گوگل بالا بیابد الگوریتم‌های شناسایی تقلب و ناهنجاری گوگل در حالی که فریاد زنان از سرورها بیرون می‌پریدند و یکسره تکرار می‌کردند “ما پلانکتونیم” از درج این خبر سر باز زدند، ولی با مذاکراتی که با آن‌ها صورت گرفت و وعده‌های بهینه‌سازی که به آن‌ها داده شد، پذیرفتند که به ارزش‌های دولت قبل احترام گذاشته و خبر را منتشر کنند.

از آنجا که مغز بشر اندکی بهتر از الگوریتم‌های گوگل کار می‌کند و با وعده وعید نمی‌شود گولش زد و وقتی که تسمه نورون پاره کند به این راحتی‌ها قابل چسباندن نیست، کمر همت بسته و سعی کردیم تا این جملات را رمز گشایی کنیم، زیرا جناب مذکور پشت عمده‌ سخنان‌شان حکمت فاضله‌ای است که نیازمند ساعت‌ها رمزگشایی و موشکافی است. از جمله‌ این جملات بلیغ می‌توان به نگاه کردن ابر به زیر پای خود و آه کشیدن، نظرسنجی خودرویی، سیب و گلابی برجامی و فهم صبح جمعه‌ای اشاره کرد. در ادامه سوالاتی را طرح کرده و سعی در جواب دادن به آن‌ها کردیم تا بتوانیم عمیق‌تر‌معنای این‌جمله را درک کنیم.

منظور از خزانه دقیقا کجاست؟ اصلا شاید جناب مذکور جمله‌ خود را به گونه‌ دیگری بیان کرده باشند ولی به علت تلفظ خاصشان در برخی لغات، کج فهمی برای مردم ایجاد شده باشد (همانطور که وقتی از تِرَک دیوار تحریم صحبت کردند، منظورشان تِرَک چیز دیگری بوده است) شاید منظورشان این بوده است که :”بر‌خلاف آنچه تحویل گرفته بودیم، *خزینه* را پر تحویل دادیم” که حرف کاملا درست و به جایی بوده است. از آنجا که رئیس جمهور و دوستان و اساتیدشان علاقه‌ی خاصی به خزینه داشته و حتی معتقد بودند ز گهواره  تا گور باید در خزینه بود با صرف هزینه‌ی ۷ میلیاردی به تعمیر و بازسازی سونا و استخر و سالن‌های ورزشی نهاد ریاست جمهوری پرداختند و اینگونه توانستند خزینه را پر کنند.

خزانه دقیقا با چه چیزی پر شده است؟ همانطور که همه یادشان هست (غیر از ماهی گلی‌های حافظه سه‌ثانیه‌ای) جناب مذکور معتقد بودند که دست دولت باید به سمت مردم دراز باشد. این درازا به حدی شد که به جیب‌های مردم رسید تا جایی که خود مردم گفتند: “داداش جیب‌های ما که از هم گسست، نگران خودتونیم آرتروز گردن نگیرید.” دولت هم با نصب چندین دیوار مهربانی  از مردم خواست تا  هر ۴ جیب و گاهی ۶ جیب خود را تقدیم به دولت کنند. یکی از این دیوارهای مهربانی، دیوار بنزین بود، مردم از شوق دیدن این دیوار مهیج به خیابان‌ها ریخته تا جیب خود را تحویل دهند. هم‌چنین در قضیه بورس مردم نه‌تنها به تقدیم جیب‌های خود پرداختند حتی به موجودی داخل بالش‌ مادربزگ‌ها هم رحم نکرده و هر یک تبدیل به یک گرگ وال‌استریت شدند. در حین این تقدیم‌‌ها دولت که دید جیب‌ها خیلی زیاد شدند گفت: “کجا بهتر از خزانه؟ هم بزرگ است، هم قفل دارد کلیدش هم که دست خودمان است” البته چون خزانه خیلی بزرگ بود و جدیدا هم جیب‌ها را خیلی کوچک می‌دوزند بازهم خزانه پر نشد.

پس به احتمال زیاد منظور رئیس جمهور همان خزینه بوده است و ماها بد فهمیدیم. اصلا خزینه خیلی هم بهتر است مثلا همه‌ مردان بزرگ دنیا مثل ارشمیدس کارشان با خزینه بوده است و ما باید بیاموزیم که همیشه قبل از خارج شدن از دستشویی آفتابه را پر کنیم و قبل از خارج شدن از حمام خزینه را.

يك ديدگاه

  1. سهراب ۱۴۰۲-۰۴-۰۱ در ۲:۴۲ ق٫ظ- پاسخ دادن

    ?????????????????????????
    خوب بود خوب بود

ثبت ديدگاه