بداهه‌ی شاعران راه‌راه به مناسبت هفته‌ی ازدواج
خواب ازدواج!

خواب دیدم ازدواج آسان شده
هر چه می‌خواهد دلم ارزان شده

از زمین روییده گل‌های طلا
آسمان با پول بمباران شده

قیمت کیف و کلاه و کفش و کت
جمله در حد کش تنبان شده

مشکلاتش یک به یک بی «م» شدند
هفت‌خوانش نیز خرزوخان شده

پاسخ هر بانک در امضای وام
گفتن «چشم» و «بله قربان» شده

مهریه مثل زمان‌های قدیم
یک نبات و یک گل و قرآن شده

توی خوابم غول تشریفات را
دیدمش، زخمی شده، نالان شده

هر طرف چنگ و دف و آواز بود
ظاهرا مرغ سحر ارزان شده

هر که را دیدم مرا تکریم کرد
هیبتم همچون «میتی کومان» شده

صاحب خانه مرا بیرون نکرد
فهم و درکش چون ابوریحان شده

خانه‌ی مفتی فراوان مثل ریگ
صاحب آن خانه‌ها انسان شده

خانه‌های زیر ششصد متر هم
با لودر بنیانشان ویران شده

اسم ژیلا دختر مشتی رجب
صبح و شب ورد لب مامان شده!

دختر همسایه‌مان از عشق من
واله و سرگشته و حیران شده

بر سر این‌که که گردد همسرم
جنگ بین جمله‌ی نسوان شده

دشنه و شمشیر بر هم می‌کشند
این یکی جومونگ و آن لینچان شده!!

این وسط دیدم که استقلال هم
قهرمان لیگ در ایران شده

در سکانس دیگری از خواب خود
یار را دیدم که بی‌دندان شده

با خودم گفتم ولی حالا چرا؟!
وقتی این‌سان ازدواج آسان شده!

ناگهان افتادم از بالا به زیر
مثل اینکه باز هم طوفان شده

این چه کابوسی است خوابم زهر شد
ظاهرا جایم پر از باران شده

خواب ارزان، دیدنش دردسر است
یار با دندان گرفتن بهتر است


بداهه سرایان: زهرا فرقانی، حسن اویسی، طاهره ابراهیم نژاد، محمد رضا شکیبایی زارع، سید محمد صفایی نویسی، مهدی امام رضایی، امین شفیعی، فریبا رییسی، سارا رمضانی، صامره حبیبی

ثبت ديدگاه