نقیضه جات بازار بی در و پیکر بورس
روی از سیلی سرخ!
۷:۲۷ ب٫ظ ۱۳-۰۸-۱۴۰۰
وضع نابسامان بورس و متضرر شدن مردم
هر پورتفویی که لالهزاری شدهاست
از خون دل مردم زاری شده است
هر منفی نحسی که در آن میبینی
نفعیست کز آنِ مردهخواری شدهاست
علیاکبر مدرسزاده و خیام
موی جعدت عنبری و روی خوبت قرمزی
کاش این قرمز نباشد مثل بازار سهام
حسن اویسی و ناصر خسرو
بغیر از آنکه بشد کل مالم از دستم
بیا بگو که ز بورست چه طرف بر بستم؟!
مهنا صادقی و حافظ
به طرب حمل مکن سرخی رویم که چو جام
خون دلها که نخوردم سر بازار سهام
حسن اویسی و حافظ
خانه را هم لقمه کردی و به خورد بورس دادی
با طمع« بر باد خواهی داد نقد زندگانی»
فرشته پناهی و اوحدی مراغه ای
سود و سرمایه به مفلس وام ده
ور نه گردد دود در بازار بورس
حسن اویسی و مولوی
احوال دل مپرس که خون ریزد از قلم
وقتی که دیده سبزی تو سرخ گشته است
محمد رضا هادی زاده و عارف قزوینی
از بورس برون شو و شنو این دو کلام
من یبدل روحه به سیف و سهام
حسن اویسی و مولوی
آرزوهایم گره خورده به سبزی تو لیک
سرخیای با تو شد آغاز که پایان نگرفت
محمد رضا هادی زاده و فاضل نظری
روزی که شاخ گاو ببارد ز آسمان
بخت سیاه پرتفویم سبز میشود
محمدعلی جعفری ندوشن وصائب تبریزی
دیری است که دلدار پیامی نفرستاد
از بس که سهامش به ضرر خورد و فنا شد.
رضا حسین پور و حافظ
دشت قرمز شده یکپارچه از لاله سرخ
همچو شستا و زمگسا و لپارس و دگران
حسن اویسی وملک الشعرای بهار
“صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت”
سیگنالی بده جبران بشود این ضررم
محمود حسنی مقدس و حافظ
ثبت ديدگاه