یادداشت
عزیز نسین؛ طنزپردازی که نمیخنداند
۲:۳۲ ب٫ظ ۱۴-۰۴-۱۴۰۱
مهمت نصرت معروف به عزیز نسین نویسنده، مترجم و طنزنویس اهل ترکیه است که در سالهای ۱۲۹۴ تا ۱۳۷۵ زندگی میکرده است و بعد از مرگش هم مثل همه انسانها، نتوانست زندگی کند. انتقاد به وضع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی زمان خودش، قالب نوشتههای طنز او را شکل میدهد. از این نویسنده کتابهای طنز بسیاری منتشر شده است که جوانان دههی پنجاه بیشتر با آن آشنا هستند. پس توصیهی این حقیر این هست که برای اثبات سرانهی مطالعه بالا و فرهیختگیتان مقابل دهه پنجاهیها راههای دیگری را امتحان کنید. از جمله کتابهای این نویسنده میتوان به آقای گل، برهای که گرگ شد، اینم شد زندگی، پخمه، آه ما الاغها، خرمرده، مگه تو مملکت شما خر نیست(مرحوم علاقهی وافر به خر داشتند) و دیوانهای بالای بام اشاره کرد.
عزیز نسین و نقد مسائل فرهنگی
دو کتاب معروف این نویسنده “ مگه تو مملکت شما خر نیست” و“دیوانهای بالای بام “ است. فضای کلی این دو کتاب کمی مشابه سریال مدیر کل هست ، البته با اختلاف تومنی هفت سنار. هردو این کتاب داستانهای کوتاهی دارند که نقطهی کانونی آنها نقد مسائل فرهنگی و اجتماعی است. مثلا در بخشی از کتاب “مگه تو مملکت شما خر نیست” در نقد وسواس اینطور آمده است:
“با کمی خشونت گفتم:
همین امروز حمام سر کوچه رفتهم!
کاشکی زبانم لال میشد! تا این حرف از دهانم در آمد، شروع کرد به کندن گیسهایش. فریادزنان میگفت:
چییییی؟! رفتی حموم بیرون، آره؟ چطور تونستی پاتو توی اون حمومای کثیف بذاری؟ مگه نمیدونی هرچی کور و کچل و گال گرفته و مفنگیه میرن این حموما؟ حالت به هم نخورد؟ای وای! دیگه باید تور و چهل باز آبکشی کرد باید با آب جوش و صابون خودتو چهل بار بشوری تا کثافت حموم بیرون از تنت پاک بشه
موقعی که این حرفها را میزد صورتش را چنان با نفرت در هم میکشید که من هم تحت تاثیر او گمان کردم به جای حمام رفتن افتاده ام در چاه خلا و از خودم بدم آمد”
افسردگی تضمینی با عزیز نسین
درست است که کتابهای عزیز نسین را در دستهی طنز قرار دادهاند اما به شما هشدار میدهم قبل از خوانش کتابها به جای آنکه منتظر “پستهی تو خنده زده بر لب عشاق” باشید واقعیت کتاب را که “همچو شمع خنده زنان گریه میکنم “را بپذیرید. . زیرا فضای انتقادی کتاب کمی نوک مدادی مایل به سیاه است.
هشدار بعدی بنده اینست که در مواقع افسردگی کتاب را در بالای کابینت یا پشت یخچال (همان جاهایی که در خانه تکانی تمیز میکنید تا مهمانهایتان در وارسی عیدانه تیک بزنند) جای دهید. در یکی از اخباری که این روزها منتشر شده بود آمده بود یک دپرشن کیس منجر به خودکشی را یافتند کارآگاهان با دیدن کتاب “ مگه تو مملکت شما خر نیست” و نشانک موجود در صفحات اول آن حدس میزنند که علت مرگ خواندن داستان “هی کمتر شدیم” است. (البته تحقیقات هنوز ادامه دارد).
در ادامه باید بگویم اگر میخواهید با یکی دیگر از زندانیان محمدرضا شاه آشنا شوید عزیز نسین را به لیست خود اضافه کنید . در واقع محمدرضا صادرات خوی “انتقاد نپذیری” را در دستور کار قرار داده و این محصول را فرا منطقهای کرده بود. گویا روزی عزیز نسین به ذهنش میرسد حالا که دارد فعالیت انتقادی داخلیاش را گسترش میدهد چندین شعبه انتقادی هم در خارج از مرزها و با همسایگان خارجی داشته باشد که گویا محمدرضا و ملک فاروق (پادشاه مصر) شش ماه به این نویسنده فرصت دادند تا در زندان به کارهای بدش فکر کند. حالا خیلی فاز انقلابی روی این بنده خدا نزنید، عزیز نسین منتقد که دید لبانش توسط این شاه بوسیده شد، تحریمها را دور زد و کارش را گسترش داد و تصمیم گرفت به همه کائنات و ملکوت و جبروت انتقاد کند. در پی این عقیده کتاب آیههای سلمان رشدی را ترجمه کرد تا بر این خواسته جامهی عمل پوشانده باشد.
شاید جذابیت کتاب ورای طنز بودنش قرابت ما با داستانهایی است که در فضایی مشابه فضای اطراف ما رخ میدهد و اشخاصی را تصویر کرده است که اسامی و رفتارهایشان (خوب یا بد) رنگ و بوی خاورمیانهای میدهد. این همزاد پنداری زمانی اوج میگیرد که میبینید نوک پیکان انتقادهایش همان رفتارهایی است که در جامعهی ما نیز آزاردهنده است.
در آخر توصیه بنده اینست که هیچ گاه این کتاب را تحت عنوان کتاب طنز به کسی هدیه ندهید. دوستان و آشنایان اپوزوسیونتان گزینههای بهتری برای هدیه دادن در جهت تحکیم عقایدشان هستند.
ثبت ديدگاه