راه راه: قدیمتر طوری بود که اگر یک بهار، یک تابستان، پاییز و زمستان را میدیدی همه چیز جهان تکراری بود، اما الان اوضاع فرق دارد. هر شخص در هر برهه حساس کنونی زندگی اش، جشن های مختلفی را از سرمی گذراند که خودش، ممد شهرت است و مفرح ذرت!
از آنجایی که قدیم، افراد یکدیگر را می شناختند و از دوقلو زاییدن گاو کدخدا تا خاطرخواهی پسر میرزا باخبر بودند نیازی به کسب اعتبار فردی و دیده شدن نبود. با بزرگ شدن شهرها دیگر مردم از هم بی خبرند و لذا احساس خودشبکه خبرپنداری می کنند. با خود می گویند اگر طوفان تانزانیا و زلزله در بورکینافاسو مهم است پس حتما اخبار زندگی من هم مهم است و مدام با گرفتن مراسماتی و پخش عکس هایش اعلام وضعیت می کنند تا جماعتی را از نگرانی دربیاورند. درادامه به جشن های من درآوردی ای که هر فرد با آن خودش را اعلام می کند، می پردازیم:
کودکی:
یک کودک از همان پیشاتولد که کل حکومتش به همان بندناف خلاصه می شود درگیر کسب اعتبار بین فالوورای مادر، خواهر، خواهر مادر و… است. وقتی معلوم شد وی صورتی است یا آبی؟ ببخشید! دختر است یا پسر؟ نزدیکان جشن تعیین جنسیت می گیرند و اصلا حرمت بی بی را حفظ نمی کنند که عمری بی هیچ دم و دستگاهی مفتکی جنسیت تعیین میکرد. علی ای الحال این اولین جشنی است که یک تازه متولد نشده در آن حضور بهم می رساند. بعد از آن هر ماه لباس های شیرخشک خوری اش را تنش می کنند و دورهم با ۶۰۰کا فالوورشان جشن ماه گرد می گیرند و قلب می دهند و کامنت می گیرند.
در جشن دندونی که nامین جشن کودک است، کلیه ی وابستگان سعی می کنند بچه را وادار کنند بگوید: سیب! تا دندانش نمایان شود اما او فقط اَدَ بودِ و تف پراکنی می کند و درنهایت پس از انتشار عکس در فجازی، لمینیت دندان های نوه عموی نامبرده ۵۶۸ تا لایک میخورد و برخلاف انتظار، به جای کودک، بر شهرت نوه ی عمو و دکترش افزوده می شود و آنها دیده می شوند.
به محض برداشتن اولین قدم یعنی دقیقا حدفاصل بین اولین و دومین، والدین مجددا با کلیه ی وابستگان تماس می گیرند و می گویند: همون همیشگی! به این ترتیب افرادی به جشن تاتی دعوت می شوند. منقول است اگر این کار به تاخیر بیفتد جفت پای بچه از شش نقطه اوف می شود.
جشن خداحافظی با پوشک، بیشتر برای یک پدر دلنشین است چرا که دیگر قرار نیست شبانه روز کارکند تا فرزندش در آن شماره ۱ و ۲ کند! به همین دلیل می خواهد این شادی را با دیگر مردمان کره زمین سهیم شود. دیده شدن در این مرحله از خودکفایی کودک بسیار مهم است. همچنین به خانواده های حضور بهم رسانده پیشنهاد می شود به عنوان کادو، چندین دست زیرشلواری پاچه سنبادی برای کودک ببرند تا از کوددهی و آبیاری گل های فرش حین مراسم، ممانعت به عمل آید.
جشن بعدی برای افتادن اولین دندان است. این اولین نمود تناقضات والدین مقابل کودک است. یعنی کودک اگر عقلش می رسید میگفت این ها چرا اشتباه میزنند؟! مگر قبلش سر اولین دندان ذوق نکردند خب الان که همون افتاده. چه خبرتونه؟! فی الواقع چهههه خبرتونه؟! اما طبیعتا او هم خوردن کیک شکلاتی پنج طبقه و جمع کردن اموجی بوس و قلب پای عکسش را به عاقلی کردن ترجیح میدهد.
نوجوانی:
در سن نوجوانی به خاطر ورود به سن بلوغ و بزرگ شدن دماغ نوجوان در حد… حالا هرچی…، کلا از این دوره ی حساس تر کنونی زندگی اش بدون هیج جشنی عبور میشود. به محض خوابیدن پف بینی، از بین رفتن لک و جوش پوستی، در دام عاشقی افتاده و شروع به گرفتن ماه گرد و از این قرتی بازی ها میکند.
جوانی:
این دوره از زندگی که پس از دوره ی گذار از زشتی به خوشگلی است با رویش ناگزیر جشن های من درآوردی روبروست. از جشن رویش دندان عقل تا اتمام فصل اول پایان نامه…! برای آنهایی هم که مشمول این بند نمی شوند، پکیج استثنائی ازدواج در نظر گرفته شده است. پکیج ازدواج از بله برون، مهربرون، نامزدی، عقد و حنابندون و عروسی و پاتختی و کنارتختی و دستوِلی و جهازبینون که رسم های پیشینه دار هستند تا جشن ماه گرد اولین روزی که باهم آب هویج بستنی توی یک لیوان خوردیم و… را شامل می شود.
اگر این ازدواج به سرانجام رسید و بچه دارشدند، رجوع کنید به جشن تعیین جنسیت – ابتدای متن – اما اگر حسب اتفاق! به سرانجام نرسید، پکیج بعدی، جشن طلاق است که هم حوصله ی زوجین – یعنی زوج و زوجه – سر نرود و هم به قدر کافی دیده شوند.
ثبت ديدگاه