انشا؛چگونه به پدر و مادر خود احترام بگذاریم؟
ایکس باکس زیر سر محجبه ها

ما بسیار به پدر و مادر خود احترام می‌گذاریم و همیشه تلاش می‌کنیم تا فرزند خوبی برای آنان باشیم. مثلاً اگر پدرمان سیگار بکشد، چغلی‌اش را به مادرمان نمی‌کنیم، یا وقتی مادرمان سرکار است و پدرمان دوستانش را به خانه می‌آورد بازهم چغلی‌اش را به مادرمان نمی‌کنیم چون اینطوری هم پدرمان ناراحت نمی‌شود هم مادرمان داد و بیداد نمی‌کند، تازه پدرمان هم همیشه اجازه می‌دهد تا با گوشی‌اش بازی کنیم و بهمان قول داده است تا برایمان آخرین مدل XBOX را بخرد.
ما فکر می‌کنیم پدرمان قبلاً مادر یک بچه‌ی دیگر بوده است، چون خیلی وقت‌ها روسری سرش می‌کند و از خودش عکس می‌گیرد و در اینستاگرام می‌گذارد. ولی خوب چون مادر بودن خیلی سخت است و آن بچه هم حتماً بچه‌ی تخس و چغلی کنی بوده است، پدرمان تصمیم گرفته است که پدر ما باشد.
مثلاً چند روز پیش که به استادیوم آزادی رفته بودیم تا فوتبال را تماشا کنیم پدرمان دوباره روسری سر کرد و یک کاغذ که رویش نوشته بود بدون زنان وطنم ورزشگاه نمی‌روم، دستش گرفت و از خودش عکس گرفت و در اینستاگرام گذاشت ما خیلی خجالت کشیدیم و فردایش دوستانمان خیلی ما را در مدرسه مسخره کردند ولی بابایمان به ما گفت اشکال ندارد عوضش پول xboxات در می‌اید البته هنوز برایمان XBOX نخریده است.
البته ما دوست نداریم با زنان وطنمان به ورزشگاه برویم چون اگر مثلاً با مادرمان به ورزشگاه برویم و مادرمان آن فحش‌های بد را بشنود یک کتک مفصل به ما و بابایمان می‌زند و دیگر نمی‌گذارد که به ورزشگاه برویم. یا مثلاً اگر با پارمیدا، دخترخاله‌مان به ورزشگاه برویم، او فکر می‌کند ما پسر بی‌ادبی هستیم و دیگر با ما بازی نمی‌کند و ما هم در مهمانی‌ها تنها می‌شویم و همش باید به شوهر خاله‌مان جواب بدهیم که مادرمان را بیشتر دوست داریم یا پدرمان را.
چند روز پیش که بابایمان گوشی‌اش را به ما داد تا بازی کنیم ما یواشکی رفتیم اینستاگرام بابایمان تا عکس‌های اسلایم‌های جدید مغازه‌ی اکبر اسلایمی را ببینیم، بعد دیدیم بابایمان در استوریش نوشته “من محبجه‌ام و با حجاب اجباری مخالفم”.
راستش ما نمی‌دانیم محبجه‌ها چه کسانی هستند ولی بابایمان همیشه می‌گوید محبجه‌ها باعث گرانی در کشور شده‌اند. مثلاً چند وقت پیش که پول‌هایمان را جمع کرده بودیم تا xbox بخریم یکهو xbox گران شد و بابایمان گفت همه‌اش زیر سر این محبجه‌ها و ریشو هاست.
تازه بابایمان کلی به محبجه‌ها فحش‌های استادیومی می‌دهد و می‌گوید اگر بتواند تمامشان را با تفنگ شکاری بابابزرگ می‌کشد.
حالا ما واقعاً نمی‌دانیم که چرا بابایمان می‌خواهد محبجه باشد، ولی فکر می‌کنیم شاید چون همه‌ی xboxها زیر سر محبجه هاست بابایمان تصمیم گرفته محبجه شود تا برایمان xbox بخرد. ما واقعاً به بابایمان افتخار می‌کنیم که حاضر است به خاطر ما محبجه شود.
در اخر ما نتیجه می‌گیریم که باید به پدر‌ها و مادر‌ها خیلی احترام بگذاریم چون آن‌ها همه کاری می‌کنند تا فرزندانشان به آرزو‌هایشان برسند.
این بود انشای ما

ثبت ديدگاه




عنوان