چطور انسان، مفتخر به خلق یک اثر هنری بیبدیل میشود.
برای شروین و انقلاب و افتخارش (یادداشت اول)
۱۰:۱۳ ب٫ظ ۲۷-۱۱-۱۴۰۱
از نظر اهالی ادب، به دلیل نقش مؤثر یک قطعه موسیقی در شکلدهی جریانات اخیر، فهم عمیق و حتی خیلی عمیقِ آن در تفسیر این اعتراضات بسیار مهم است.
شاعر در تک تک ابیات آن از اهداف مقدس قیام سخن می¬گوید. بنابراین به بهانه اخذ جایزه گِرَمی توسط شروین حاجیپور که کیلویی برای موسیقی کشورمان افتخار کسب کرد، سعی کردهایم با تنویر (چراغقوه انداختن در مضامین) بیت به بیتِ شعر این موسیقی به عمق ریشههای اجتماعی آن بپردازیم.
برای توی کوچه رقصیدن
برای ترسیدن به وقت بوسیدن
با عنایت به این گزاره که مطلع هر شعر در حقیقت بنمایه و جانِ کلامِ آن شعر است، میتوان روح سایر ابیات را در اولین بیتِ این شعر دید.
همانطور که مشاهده میکنید شاعر معترض در مصرع اول، هدف این اعتراضات را وضع بد معیشتی میداند و بدان میخروشَد. برای توی کوچه رقصیدن با لحنی کنایی، از دغدغههای مردم در رفع نیازهای اساسی مثل اشتغال و مسکن و ازدواج سخن میگوید. میپرسید چطور؟
از آنجا که رقصیدن در اسلام فقط جلوی شوهر جایز است، از همین رو میشود دریافت کسی که برای توی کوچه رقصیدن با دشواری روبروست، قاعدتاً به رقصیدن در خانه روی میآورد و به دلیل عدم تأمین اشتغال و مسکن نمی¬تواند به ازدواج روی بیاورد. پس اساساً وقتی نتواند توی خانه رقصیدن را تجربه کند، باز می¬رود توی کوچه رقصیدن را امتحان می¬کند و وقتی آنجا هم نتواند، دیگر جوش میآورد و اعتراض میکند.
شاعر در مصرع دوم، متهوّرانه مشکلات امنیتی را دلیل ابتلای بیرویه مردم به اختلالات روانی میداند. تصور کنید کسی که نتوانسته از زیر بار محدودیت در رقصیدن توی کوچه بیرون بیاید به یکباره با ترسیدن به وقت بوسیدن هم مواجه شود.
خب حق دارد دچار PTSD (اضطراب پسسانحهای) شده و حسابی قاطی کند.
برای خواهرم، خواهرت، خواهرامون
برای تغییر مغزها که پوسیدن
این بیت در وهله اول از اهمیت خواهر در خانواده سخن میگوید. آمدن این بیت پس از بیت قبلی این معنا را به ذهن انسان متبادر میکند که شاعر حتماً قصد خاصی داشته است. (بیت اول و دوم موقوفالمعانیاند. یعنی بیت اول با آن همه معنی در صورت عدم به رسمیت شناختن خواهر در خانواده فاقد هرگونه ارزش بوده و مثل مدرک دانشگاهی صرفاً به درخواست دانشجو صادر میگردد.)
این موقوفالمعانی کاملاً مشهود بوده و تلویحاً میگوید کسی که توی کوچه رقصیدن را نتواند تجربه کند خواهر{و مادر} نداشته، مغزش میپوسد و نتیجتاً باید آن را تغییر دهد.
مضاف بر این، با استنباطی آینده نگرانه ناشی از شناخت جامعه می¬توان گفت شاعر با دلسوزی، از بالا رفتن سن ازدواج در دختران این سرزمین سخن میگوید. شما فرض کنید اگر مطالبات دختران در حیطه رقصیدن، بوسیدن و ترسیدن نادیده گرفته شود و سالها بعد، برادران آنها ازدواج کنند، آن وقت این بیت ممکن است به این شکل مطرح شود؛
برای عمّهام، عمّهات، عمّههامون
که در این صورت خشم عمههای بوسیده نشده قابل قیاس با خشم خواهران بوسیده نشده نخواهد بود.
در همین رابطه دکتر مریم امیرجلالی در مقاله «تأثیر مثبت نعره بر عملکرد تارهای صوتی زنان» بیان میکند؛ بر همگان واضح و مبرهن است که یک عمه عصبانی خیلی عصبانیتر از یک خواهر عصبانی است. بنابراین برای جلوگیری از انسداد اجتماعی توسط عمهها باید فکری به حال مطالبات خواهران کرد.
برای شرمندگی، برای بی پولی
برای حسرت یک زندگی معمولی
شاعر با اظهار فضل در رابطه با سواد اقتصادی خود، با استفاده از لف و نشری ماهرانه، شرمندگی را نتیجه معمولی بودن و حسرت را معلول بیپول بودن میداند. با فهم این دلسوزی اقتصادی است که بعدها معترضان راهیِ بستاندن اجباری مغازهها میشوند. در واقع شاعر معتقد است حالا که مخاطب شرمنده و بی پول است، پس لااقل کار هم نکند که موضوع یِر به یِر شود.
«ادامه دارد…»
ثبت ديدگاه