انرژی خورشیدی حق مسلم ماست
برخام
۱۱:۳۰ ق٫ظ ۲۰-۰۱-۱۳۹۹
+با عرض سلام و خسته نباشید خدمت بینندگان محترم. صبح بیستم فروردین سال سه هزار و هفتصد هجری شمسیتون بخیر و خوشی. عرض سلام و احترام دارم خدمت مهمان عزیزمون جناب آقای استفن داریکونافیزوکیجی ثانی، متخصص علوم فضایی ناسا. آقای داریکونافیزوکیجی ثانی! کرونا چه تأثیری روی تجارت بینالکهکشانی ما داشته؟ اگه میشه تاریخچه این بیماری رو بگید.
-بله من هم ممنونم از شما و سلام میکنم خدمت همه بینندگان محترمتون. تو این روزا دیگه کسادی کسب و کار فقط از چین شروع شده. قاره به قاره و سیاره به سیاره رو بیمار کرده و الان از منظومه شمسی به تمامِ کهکشان راه شیری سرایت کرده. حتی میگن الان تو کهکشان آندروما همه به خاطر حفظ سلامتیشون ماسک و دستکش زدن و وارداتشون از کهکشان راه شیری رو هم قطع کردن.
+خب چرا؟ همهی محمولههای ما که آلوده نیست. تازه میتونیم براشون با الکل و وایتکس بشوریمش.
-خب اونا هم حق دارن و باید بهشون حق بدیم، چون میخوان از سلامتی خودشون محافظت کنن که مثل خورشیدشون نشه… البته شما احتمالا به خاطر سانسور رسانهها نشنیدین قضیه رو… پس بذارین براتون بگم.
+بله فکر کنم بینندگان ما هم خوشحال بشن بشنون.
-میگن سی ملیون سال پیش توی کهکشان آندروما اینا برا خودشون یه خورشید درست کردن، آه! ده برابر مال ما! که دیگه گُلای آفتابگردونشون همش به سمت ما نباشه. ولی ما ترسیدیم آندروماییها دیگه ازمون تخمه ژاپنی نخرن. یعنی تو ژاپنِ خودشون تخمه تراریخته بکارن. مردمشونم یهسره شعار میدادن که انرژی خورشیدی، حق مسلم ماست. البته اون زمان واردات و صادرات سیاره دست دایناسورا بود. این دایناسورام چون دستشون به دهنشون نمیرسید یه خرده کنس بودن تو این جور مسائل. یکی هم نبود بگه دایناسور من! خوشکل من! پوست چرمی من! کله گندهی قلدر مغز تهی من! این فیزیولوژی بدنته ربطی به پول نداره که. خلاصه به سازمان منظومههای متحد اعتراض کردیم و سرتونو درد نیارم بعد ده سال نوری مذاکره و قهر و برنامه جامع خورشید آفتابگردان مشترک، اینا تازه قرار شده دهتا لامپ صد روشن کنن پول برقشم خودشون بدن، ما هم خورشیدشونو برداریم شبا از آسمون آویزون کنیم که ماهمون بالاخره بعد این همه دوندگی به یه سر و سامونی برسه. تو گلخونه آفتابگردونشونم آهک ریختیم و دست آخرم به تاوان یه سال خرید نکردنشون از ما، تحریمشون کردیم و دیگه پوست تخمه بهشون ندادیم… آخه میدونید دیگه اونا تو کهکشان آندروما پوست تخمه رو میخورن و مغزشو میریزن دور.
+چه جالب! من اصلا خبر نداشتم.
-جدا نمیدونستین؟ پس فکر کردین این مغز تخمههایی که از مغازهها میخرین از کجا اومده؟ میدونید برا وارد کردن اینا چقدر سطل زباله تو آندروما آتیش زدیم و از اپوزوسیوناشون حمایت کردیم که مجبور شن مغذاشونو بریزن تو فضا؟ جدا نمیدونستین؟ بابا ما برا از بین بردن رژیم فضایی اونا از سیاهچالهای نبوده که حمایت نکرده باشیم.
+البته باید تذکر بدم که پول همهی اینا از مالیاتی که ما مردم و سلبریتیها میدم تأمین میشه. خب بفرمایید آقای دکتر اونا چه کردند؟
-بله دیگه. اینام دیدن نمیشه که. خورشیدشون برا ما ستاره کوچولوئه، برا خودشون که خورشید هیکلیه. زدن و کاغذِ برخامو انداختن تو همون خورشید و گفتن شما که مثل ما سفینه فضایی ندارین که بیان این طرفا… پس آقای دایناسور! سوسمار میبینمت! بعدم یه شهابسنگ گنده انداختن و همه دایناسورا رو طی یک ضربه مغزی ملایم منقرض کردن رفت.
+پس ما چی آقای دکتر؟
-بعد این قضایا ما اومدیم زمین دیگه! ما اصالتا اهل آندرومای شمالی سفلی بودیم و اومدیم اینجا. سیاهپوستا از ده پایینی یا همون آندرومای شمالی علیا که کنار خورشید بود. اومدیم زمین و لونهی دایناسورا رو هم کردیم گلخونه و توش تخمه کاشتیم. از همون موقع به بعد هم یاد گرفتیم اگه از چیزایی که داریم محافظت نکنیم یه دایناسوری کروکودیلی چیزی میاد ازمون میگیرتش.
+خیلی خوب! آقای دکتر وقت برنامهی ما به پایان رسید. ولی دوست داشتیم بازم از تاریخ این سیاره برامون بگید.
بینندگان عزیز تا دیداری دیگه خدا یار و نگهدارتون. باشه.
[…] برخام اولین بار در راه راه | باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب […]