طنزیم تاریخ ۵ شهریور، بزرگداشت زکریای رازی
سرِ پیری و معرکه‌گیری

او که در عین مهربانی به شدت فضول بود در تاریخ ۲۴۳ شمسی در شهر ری به دنیا آمد. 

تا جوانی با عود می‌نواخت و سروده‌هایش را موشک می‌کرد به طرف در و دیفال خانه تا شاید اوج بگیرد. 

کم کم هوس کیمیاگری به سرش زد و آن‌قدر شیمیایی بازی درآورد که چشمانش داغان شد. 

وقتی چندبار رفت پیش حکیم و دید حاصل دست‌رنجش چه‌طوری توسط حکیم کیمیا می‌شود و وی را پولدار می‌نماید، سرِ میانسالی به سرش زد ادامه تحصیل دهد و برود ممالک خارجه تا پولدار شود. 

در نتیجه بقچه‌اش را زد زیر بغل و رفت بغداد و نشست سر درس دکتری و طبابت. 

اتفاقا چون استعدادش در راه شیمیایی بازی خوب شکوفا شده بود، توی پزشکی هم با سرعت پله‌های ترقی را گذراند و شد رئیس بیمارستان پایتخت. 

یک چیزهایی هم به پزشکی اضافه کرد که هر کدام غول مرحله آخر بودند و ایشان با مهربانی شاخ غول‌ها را شکاند؛ مثل کشف الکل، جوهر گوگرد و نفت سفید که احتمالا شما زیاد برایتان مهم نباشد که به چه درد می‌خوردند ولی تا همین الان، هنوز رتبه اول اهمیت کشفشان دست ماست.

ولی اگر بگویم مرگ موش را هم ایشان ساختند قطعا متوجه مقام فاخرشان در دنیا می‌شوید. یا اگر بدانید احتمالا اولین کسی که آزمایش دبلیو سی (wc) از نوع شماره ۱و۲ را راه انداخت خود جنابشان بود.

همچنین استفاده از پنبه برای شستشو و نظافت محل زخم!

یا همین آزمایش داروها روی حیوانات. 

خلاصه توی پزشکی آن‌قدر نابغه بازی درآورد که تا همین الان هنوز اسمش روی زبان خیلی‌ها هست. 

حتی گفته‌اند ابن سینا کتاب قانونش را تحت تاثیر کتاب الحاوی وی نوشته است.

خلاصه که هرجا پایش توی پزشکی بود، فقط ندای الله اکبر و هزار ماشاءالله بلند می‌شد، ولی گاهی در بقیه رشته‌ها ناپرهیزی کرده و خود را از چشم علما می‌انداخت. 

متاسفانه جز کتاب‌های پزشکی بقیه شاهکارهایش نیست و نابود شدند تا کسی به هنرهای از همه رنگ جنابشان پی نبرد. 

در آخر، پزشکِ مخترع و داروساز ما در آبان ۳۰۳خورشیدی و بعد از این‌که بخاطر اثر گازهای شیمیایی چشمانش کور شده بود، در شهر ری، یک جا قایم شد و اعلام کرد فوت شده و هنوز هم پیدایش نشده است!

اگر توانستید آقای همه‌چیزدان، پزشک، فیلسوف و شیمیدان را پیدا کنید خبرش کنید که زنش گفته «روزگارش را سیاه می‌کنم. کی تا حالاست که محمدبن زکریایِ رازیِ ما رفته پیاز بخرد و هنوز برنگشته است.»

ثبت ديدگاه




عنوان