شرح و تأویلی بر شعر «یه دختر دارم شاه نداره»
پدر کم توقع!

«یه دختر دارم شاه نداره صورتی داره ماه نداره»

شاعر شعر خود را با روابط خانوادگی آغاز می‌کند. او در ابتدا با کمک گرفتن از آرایه اغراق از تک‌دانه دخترش صحبت می‌کند و او را همانند ماه می‌نامد که بنظر استعاره دارد از جمله‌ی معروفِ «سوسکه بچه‌اش از دیوار بالا می‌رفت می‌گفت قربون دست و پای بلوریت بشم».

 

«از خوشگلی تا نداره، به این و اونش نمی‌دم به همه نشونش نمی‌دم، به خواستگارش نمی‌دم، به هر دیارش نمی‌دم به کسی می‌دم که تک باشه، ملک باشه، ملک باشه»

شاعر به طرز مشکوکی هیچ حرفی از اخلاق و رفتار دخترش به زبان نمی‌آورد، احتمالاً زیبایی باطن دختر چنگی به دل نمی‌زند.

او در ادامه به طرز ماهرانه‌ای تناقض در کلام را به حداعلای خود رسانده و از ازدواج دخترش سخن می‌گوید که نمی‌خواهد آن را به کسی بدهد؛ ولی خیلی ریز شرایط مدنظر را برای داماد آینده‌اش بیان می‌کند که تک فرزند باشد. 

اگر (ملک باشه) را کنایه‌ای از داشتن مِلک بدانیم، پس منظور این است که داماد باید ملک و املاک بسیار داشته باشد. تکرار جمله ملک باشه نشان از این دارد که این شرط جزء شروط اصلی است.

 

«به کس می‌دم که کس باشه پیرهن تنش اطلس باشه» 

این قسمت از شعر کنایه از این دارد که شاعر فردی‌ست مادی‌گرا و صرفاً به دنبال دامادی است که نونش تو روغن باشد و پول‌دار و نیّت خود را نیز از معیار تک فرزند بودن آن مشخص می‌کند.

 

«شاه ما میاد با صد برو بیا میاد با گنج هدیه‌ها میاد آیا بدم آیا ندم؟»

از آخرین قسمتِ شعر دو برداشت می‌توان کرد:

۱. شاعر قضیه را دارد سیاسی می‌کند.

۲. (شاه و شاهزاده) کنایه از پدر پول‌دار و پسر پدر پول‌دار دارد و آوردن اسم آنها بازار گرمی بیش نیست. برای نشان دادن اینکه‌ خواستگار‌ها پاشنه‌ در خانه را درآورده‌اند و اصلاً هم کسی نمی‌داند که معیار اصلی شاعر پول است و آن «آیا بدم، آیا ندم؟!» فرمالیته و اگر شاهزاده‌ای خواستگار دخترش بود بدون تحقیق، رضایت به ازدواجشان می‌داد.

ثبت ديدگاه