بررسی کتاب «رزیتا خاتون»
یادی از مرحومه مغفوره رزیتاخاتون
۱۱:۴۵ ب٫ظ ۱۳-۰۵-۱۴۰۲
«حرف زدن متعلق به دورهایی است که بشر هنوز به اکتشاف عکس رنگی هنرپیشهها موفق نشده است». این خطی از یک کتاب درباره تاریخ پیدایش زبان یا بررسی نقش دیوارنگارههای آمریکای جنوبی در کلمات هممعنی اقوام قطب شمال، نیست، خطی از بیانات زنی است که رنج خرد کردن پیاز را کشیده و در ساتوری کردن سیر دستش را بریده است. رزیتاخاتون.
هر شی یا هر کسی هم ریشهای دارد و هم خانهزاد جایی است. یعنی در جایی متولد شده و در جایی دیگر رشد یافته و بزرگ شده است. حالا ممکن است این دو جا، یکجا باشند یا این دو جا، دو جا باشند. کتاب «رزیتا خاتون» هم از معدود کتابهایی است که خانه اولش نه کتاب که یک مجله است: هفته نامه نیستان. در واقع ریشه در مطبوعات دارد؛ اما خانهزاد مطبوعات نمانده و لذا برای خود ستون است و نه تنها در جمعهای خودمانی، بلکه در نشستهای رسمی از آن به عنوان ستون یاد میکنند. بنده به شخصه آخرین باری که از کسی شنیدم که طرف مقابلش را ستون خطاب کرد، برادرم به دوستش بود در سالهای دور و البته چند بار هم در سریال آرایشگاه زیبا.
ترکیب جالب اسم رزیتا و خاتون که ترکیب مدرنیته و سنت است اولین داده را به مخاطب میدهد. در واقع التقاط این دو مورد. زبان کتاب طنز و زاویه دید نویسنده اول شخص است. در سیزده بخش، خرده موضوعات یک مسئله کلان در ۱۳۱ صفحه مورد بحث قرار میگیرد. بررسی که به انحلال نیستان میانجامد و از نفیرش هم مرد و زن نالیدهاند. اینکه میگویم نالیدهاند به گواه آن چیزی است که نویسنده در مقدمه کتاب عنوان میکند: «سیل نامهها و تلفنهای مخاطبین مجله شروع کار مجدد مجله را طلب میکردند».
موضوع کلی کتاب درباره زنان است. راوی زنی است که مردی او را بیان میکند. مرد، سید مهدی شجاعی است. او به خوبی از پس خلق زنی با جزئیات و دغدغههای نو برآمده است. سید مهدی شجاعی ادبیات نمایشی و کارگردانی و علوم سیاسی را خوانده، نخوانده کنار گذاشت تا به نوشتن برسد. عبارت تا به نوشتن برسد نه به معنای نبود وقت برای نوشتن است، بلکه برای این است که بگویم تمام هم و غم زندگیاش بشود نوشتن. رسیدن به معنی مراقبت. اکثر قریب به اتفاق شجاعی را با کتابهای مذهبی و تشبیههای لطیف و نازک نثر منحصر به خودش میشناسند تا کتابهای طنز و به نظر میرسد مهجوریت توانایی این نویسنده در طنزنویسی به اندازه شهرت کتابهای دیگر اوست.
کتاب رزیتا خاتون باقیمانده فعالیت کوتاه دو سال و نیمه هفته نامه نیستان است. پیوستگی و انسجام متن، خلق شخصیت جذاب رزیتا خاتون و ویژگیهای نزدیک این شخصیت به جامعه و روان بودن روایت باعث میشود تا خواننده سر خر را به سمت رزیتا خاتون و گروهش کج کند. اینکه میگویم خر منظورم خود جناب خر نیست، بلکه تمایل آدمی است. بیانات رزیتا و گروه اتاق پشتی در هفته نامه نیستان هنوز هم یعنی از سال هفتاد و شش تاکنون، جدید جالب و شرح حال بخشی از جامعه است که کل جامعه را تحت تاثیر قرار داده است. مثل قهر پدر و مادر که بخشی از خانوادهاند؛ اما کادوهای تولد کل خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد.
ثبت ديدگاه