چینی‌ها با گرانی چه‌کار می‌کنند؟
ارزان‌سازی گرانجات

راه راه:

چگونه می توان چیزی را که دولت به صورت ناگهانی درست ساعت ۱۲ شب گران کرده، ارزان کرد؟ هر جوانی باید بتواند لااقل یک بار به این سوال مهم جواب بدهد. اگر نمی توانید خواندن این مطلب نیز به شما کمک می کند.
آیا در انتخابات درست رای داده اید؟ آیا شهرتان در مجلس نماینده دارد اصلا؟ اسم دو تایشان را می توانید بگویید؟ آیا بلدید مطالبه کنید؟ به عنوان اولین راهنمایی باید بیاموزید که به این سوال ها ذره ای فکر نکنید! چرا که سی پی یوی مغزتان درگیر شده از سایر اقدامات مهم باز می مانید.
حالا که به مسائل بالا اصلا فکر نکردید بروید از مردم چین یاد بگیرید. مردم چین هر وقت چیزی در کشورشان گران می شود ماشین هایشان را در خیابان ول می کنند و پیاده به خانه می روند. فردا صبح آن چیز ارزان می شود بر می گردند و با ماشین هایشان می روند. اصلا برای همین انقدر لاغر اندامند! هی هر روز یک چیز گران می شود هی خودرو هایشان را وسط خیابان ول می کنند پیاده می روند منزل هی آن چیز ارزان می شود.
بنابراین برای ارزان نمودن باید بروید در خیابان ماشین ها را رها کنید. همه با هم بروید ها! یک دست صدا ندارد. اگر هم کسی نیامد ناراحت نشده بد به دل راه ندهید. ده نفر بشوید نفری یک فرغون سنگ در محل تردد خودروها بریزید خودشان با زبان خوش پارک نموده پیاده به خانه ها می روند.
تنها اشکالش این است که ممکن است یک باره کسی مریض شود و آمبولانس پشت ترافیک گیر کند که برای اعتراض های هوشمندانه در این سطح تا ۱۰۰۰ نفر تلفات هم طبیعی است.
اما شاید از خودتان بپرسید که بعدش چه می شود؟ ارزان می شود؟ خیر! حتی در چین هم معمولا گران شده ی مذکور ارزان نمی شود. خیلی وقت ها هم ماشین های رها شده در خیابان در ترافیک طبیعی بودند که مالکین خودرو فکر کرده اند ترافیک مربوط اعتراض است و خودرو را ترک کرده اند. بنابراین اصلا ارزان نشدن مذکور ناراحت نشده با عمل به راهنمایی های بعدی تهدید را به فرصت تبدیل کنید.
می توانید با گرفتن پول از خودرو هایی که در ترافیک گیر کردند و کار واجب دارند و باید بروند برای خود کسب در آمد کنید. می توانید بگویید این پول ها سهم کار های خیریه و عام المنفعه می شود. یکی دیگر از راه های کسب سود فروش گونی سنگ و سیمان به معترضین دیگری است که ندارند. اما از همه این ها مهم تر ورود به حلقه ماست است. حلقه ماست یا ادوار از ماست که بر ماست در اقتصاد می گوید اگر شما ماست می فروشید و چیزی گران شد، گران کنید بعد ربطش بدهید. مثلا اگر گوشت گران شده بود بگویید: گاوی که گوشتش انقدر گران شده را نمی صرفد دوشید و گاوداران گاو ها را همینجور با شیر می کشند و می فروشند و شیر کم شده. اگر بنزین گران شده بگویید خودرو های گازوئیل سوز همه خراب شده اند و ماست را با پراید برایمان می آورند. خلاصه آن را به آن ربط دهید.
اما اگر خریدار ماست هستید زیاد بخرید. انبار کنید. یک دفعه دیدید بیشتر گران شد و ضرر نکردید. حتی اگر دلیل گران شدن بعدی همین خریدن های شما باشد. انقدر بخرید و انبار کنید که بتوانید در آن بماسید و خیالتان تا یک سال راحت باشد. تازه زبانتان همچنان دراز است و می توانید به زمین و زمان فحش بدهید که همه چیز را گران کرده اند. البته خودتان جا خالی بدهید فحش ها بهتان نخورد.

ثبت ديدگاه




عنوان