دانشجونامهای از شروع تا پایان ترم
از ملکوت تا جبروت یک ترم از زبان شیخ المذبذب
۱۰:۰۱ ق٫ظ ۲۲-۱۱-۱۴۰۳
گویند روزی شیخ به مریدان گفت دی، مکاشفتی به من دست داد و در عالم مکاشفه گفتند طریق سیر و سلوک علم و دانش بر پنج جز است:
انتخاب، التجا، پیچاندن، اضطرار، انتظار، انتظار، انتظار.
مریدی شیخ را گفت: چرا پیچاندن بر وزن سایر اجزا نیست؟
شیخ وی را گفت: چون هر تنکه بپیچاند، از لذت حضور در کلاس بیبهره ماند پس بهتر آنکه وزنش همانند شعورش ناهمگون باشد.
و اما اول، انتخاب، آن مرحلهای را گویند که دانشجو همانند پلنگی در شکار آهو برای گرفتن واحدها کمین کرده است به ساعت مقرر که فرا برسد آنقدر باید روی واحد مذکور کلیک کند که مفاصلش دچار سندروم تونل کوبیتال شوند. اگر آن کلیکها به غایت موفقیت رسند و انتخابها به ۱۲ واحد، در این حال دانشجو گرچه هنوز علمی نیندوخته و مجاهدت جزوه نویسی را به غایت نرسانده، حال کسی را داراست که دانش و فیلسوفی و علم و خرده شناسی با وی چنان کردند که همه حکمای عالم در پیش او عاجزند و همه عالمان در جنب علم او جاهل، و وای برآن زمان که کلیکها به مقصد نرسند، شیخ بدانجا که رسید نیمی از مریدان گریبان دریده بودند.
شیخ ادامه داد و وای از آن زمان که کلیکها به غایت نرسد آن زمان است که دانش و فیلسوفی و علم و حکمت به جایی نرسد و تنها مفر التجا و التجا و التجا است. آن هنگام است که دانشجو باید توشه بردارد نزد مدیرگروه رود و پس از ساعتها انتظار وقتی به وی رسد چنان خم شود که نوک بینی، کف زمین را بساید. آن زمان با حالت التجا به استاد گوید ای نفس، ای چشم و چراغ علم و دانش، ای معدن حکمت و فلسفه، ای نور چشمان فیثاغورس، ای مظهر «ارسطو آسوده بخواب که تو بیداری»، ای در و زر از دهانت برون ریخته واحدی باز کنی که سخت گیرم. این را که بگوید شاید عنایتی رخ دهد. در همین حین شیخ هرآنچه گفت مریدان بر پاپیروس نوشتند تا در وقت مقتضی به کار بندند.
مرحلهی پس از آن که هر تنابندهی ذی شعوری از آن در امان نیست مرحلهی پیچاندن است چنانکه هرآنچه سعی و همت در پیش نمودی و هرآنچه امتحان و فتنه در پس داری و هرآنچه عهد با خدای خود در ترم پیش داشتی را پشت سر نهی و کلیهی آلارمهای ساعت هفت صبح را خاموش کنی و سر از پتو بیرون نیاوری تا آنکه جلسهی دوم به دوازدهم رسد و من بعد همچون استری در گل با چاپلوسی و تملق اکانت هر مونث خوش جزوه را بیابی و درخواست جزوه بنمایی این مرحله در هر ترم تکرار میشود و از آن مفری نیست.
در مرحلهی اضطرار هرآنچه دعا در کتب ادعیه هست از برنموده و هر آنچه جزوه گرفتهای را به شب آخر موکول نموده با خود و خدای خویش و تمام جنبدگان عهد میبندی که از ترم بعد تکرار مینشود و بر جلسهی امتحان حضور یابی و با یاری و استعانت از چهارطرف و بالا و پایین برگه را پر نموده در انتظار نمره سر بر استان کیبورد میسایی تا هرآنچه مقدر توست، شود.
و اما مرحلهی انتظار که بالاترین مرحله از شهود توست آن هنگام که تمام این مراحل پشت سرنهی با غول مرحلهی آخر که همان پایاننامه است روبرو گردی که دورانی بس شگرف و سخت است و بازگوییاش در این مقال نگنجد فعلاً گریبان بدرید تا در جلسات بعدی گره از این مرحله بگشایم.
مریدان که از شنیدن سختی مراحل ریش و موی سپید کردند در همانجا گریبان دریدند و دیگر به سوی بیابان نگریختند که بازگشت به مدرس هزینهی اسنپش زیاد بود و جیب مریدان خالی.
ثبت ديدگاه