بداهه خانه تکانی
اسفند نگو! ماه بد خانهتکانی
۱۲:۵۸ ب٫ظ ۲۶-۱۲-۱۳۹۹
اسفند نگو! ماه بد خانهتکانی
ماهی که در آن پیر شود فصل جوانی
آن ماهِ پُر از آه! که از دست کمر درد
ره رفتن و بنشستن و خفتن نتوانی
کارم شده جارو زدن و شستن و رُفتن
حالا شدهام آدم مجنون و روانی
فرموده زنم خوب سرامیک بسابم
با دیدنش از دور بگردد هیجانی
تا جان به لبم آوَرد، اینبار نمودهست
با دستهی جارو و تی و فرچه تبانی
هرلحظه به من خیره شود با غضب و بغض
گویی که منم عامل تشدید گرانی
من نیز رمانتیک شدم؛ گفتم عزیزم
بانوی من، ای نازِ من، ای دلبرِ جانی
جای غضب و بغض فقط امر بفرما
اجرا بشود امر تو بیوقفه و آنی
گفتا به عمل کار بر آید نه به گفتار
ورنه همه جا پر شده از لاف زبانی
اینقدر نکن وِروِر و اینقدر نزن زِر
یکذرّه بیاموز تو از مردِ فلانی
او تِیکش و جاروزنِ قهّار و تواناست
تو سر بههوا فرق تی و دسته ندانی
گفتم زن همسایه خودش دستبهکار است
از پنجره برخیز و ببین تا که بدانی
کوبید به پهنای سرم دستهی جارو
نالید که اینقدر نکن چشم چرانی!!
گفتم که مرا نهی نمودی تو ز منکر
ایکاش که این کار تو میبود لسانی!
القصه در این ماهِ جگرسوزِ شب و روز
از من پدری سوخته و نیست امانی
بداهه سرایان: طاهره ابراهیمنژاد، سیدمحمد صفائی، فرشته پناهی، محمود حسنیمقدس، یاسر پناهیفکور، حسن اویسی، زهرا فرقانی، احد ارسالی
ثبت ديدگاه