چمچاره
او یک فرشته بود؛ الآن چرا نیست؟

با سلام خدمت شما مخاطبان گرامی، من دکتر زونکن عنابی هستم، فارغ‌التحصیل رشته‌ی “دو روز انگاری دنیا” از دانشگاه lmnop؛ در خدمتتون هستم با بخش مشاوره‌ی پیامکی؛ موضوع امروزمون ماه رمضانه، هر سؤالی در این زمینه دارید بپرسید.

اولین پیامکمون گفته آقای دکتر من واسه افطار سه کاسه آش خوردم؛ واسه شام یه خوراک بندری پرملات سه‌نون خوردم؛ بعد تا سحر یکم شیرینی و شیرموز و هندونه و بستنی و پفک خوردم؛ سحر هم یه زرشک‌پلو با مرغ اساسی با همه‌ی مخلّفات زدم به بدن. ولی بازم عصر گرسنه‌ام شد. چی بخورم که وسط روز گرسنه‌ام نشه؟
داداش دست و صورتت رو بشور بیا منم بخور دیگه. نصف منابع زمین رو که تو داری می‌خوری؛ بذار یکمم واسه نسل‌های آینده بمونه. آقا اصلاً روزه می‌گیریم که یکم گرسنگی رو تجربه کنیم، حواسمون به گرسنه‌ها باشه. به‌نظرم تو با این حالت روزه نگیر، بذار خونوادت یه نفسی بکشن؛ اصلاً تو روزه نگیری بیشتر حال فقرا رو درک می‌کنی.

مخاطب بعدیمون گفتن دکی‌جون، زخم معده دیگه تکراری شده؛ یه بیماری جدید و خفن می‌گی اگه پلیس وسط خیابون من رو در حال خوردن یا سیگار کشیدن دید، گیر نده؟
آره عزیزم، اگه کسی بهت گیر داد به‌طور کلّی بگو من مریضم؛ آخه اگه مریض نباشی که همچین سؤالی از من نمی‌پرسی. یعنی هم می‌خوای بگی مریضی، هم سیگار بکشی؟ داداش تو واقعاً مریضی. حالا بیماری خاصّی که سراغ ندارم، ولی اگه بخوای میتونم با ماشین یه جوری بزنم بهت که تا آخر عمر از روزه معاف بشی؛ این تنها کمکیه که ازم بر میاد و با کمال میل حاضرم انجامش بدم.

نفر بعدی گفتن این چه وضعشه؟ چرا اخیراً اینقدر سریال‌هایی که توشون یه ابلیسی، جنّی، فرشته‌ای چیزی باشه، کم شده؟ ما اون‌ها رو می‌دیدیم، یه جوری وحشت می‌کردیم که تا مدّت‌ها معنویت داشتیم؛ خواهشمندم هرچه سریع‌تر یه شیطان تو سریال‌های رمضانی امسال وارد کنید. ضمناً از همین تریبون از شبکه‌ی آی‌ فیلم به‌ خاطر پخش سریال او یک فرشته بود تشکّر می‌کنم. 
آقا به نظرم من رو با روابط عمومی صدا و سیما اشتباه گرفتی. این چیزایی که گفتی به من چه؟ بعدشم، حتماً باید ابلیس رو بیارن جلوی چشمت که ازش وحشت کنی و معنویتت بره بالا؟ یکم به‌ فکر ما ترسوها هم باش؛ من هنوز یاد الیاس سریال اغماء میفتم، احساس می‌کنم کنارم وایستاده، دیگه نمی‌تونم بخوابم. این یه ماهی که دست و پای شیطون بسته‌ اس، بذار ریختش رو هم نبینیم.

آخرین مخاطبمون هم گفتن آقای دکتر ما داریم به کجا می‌ریم؟ مگه خواب آدم روزه‌دار عبادت نیست؟ امروز تو اداره یه دو ساعت چرت زدم، رئیسم اومد با داد و بیداد من رو از عبادتم جدا کرد. تازه تهدیدم کرد که اگه دوباره تکرار بشه، اخراجم می‌کنن. مگه اینا مسلمون نیستن؟
عزیزم شما احتمالاً بدموقعی رو برای عبادت انتخاب کردی؛ در اصل باید بعد از نماز ظهر و عصر، توی همون نمازخونه چرت می‌زدی. اون موقع خود رئیسم تو اتاقش می‌خوابه. تازه ارباب رجوع هم اون موقع دیگه حال نداره بیاد پیگیر کاراش بشه؛ صبح که موقع عبادت نیست آخه. در هر صورت وسط عباداتت ما رو هم دعا کن.

خب، کم‌کم دیگه روزه داره منم می‌بره، برم مثل این رفیقمون یکم عبادت کنم. تا مشاوره‌ی هفته‌ی بعد خدانگهدار.

ثبت ديدگاه




عنوان