ترکیه و مصادراتش
اگر اجازه می‌دهید این دیگر برای خودمان!

آقای ترکیهٔ عزیز! ای به‌فدای آن تلفظ و نوشتن اسمت که چند وقت است در تلاشی تا آن را عوض کنی که شبیه بوقلمون در انگلیسی است. ای که در جلسه‌ای مهم رئیس‌جمهورت به رئیس‌جمهور ما دست نداد تا کسی پیدا شود و بپرسد: شما دیگر محل کدام اعرابی؟! معروف… بزرگ… نصف اروپا و نصف آسیا…

اما تو را به جان جِمَت قسمت می‌دهم که اجازه بده یک موز هم به خودمان برسد. در سایهٔ غفلت ما ایرانی‌ها برداشتی مولانا و شمس را برای خودت کردی و نپرسیدی که آیا این شاعران شعری به ترکی دارند؟ مزار مولانا در قونیه و رمان ملت عشق و فیلم مست عشق شد دلیل برای تصاحب؟! نمی‌دانم این مولانا چه فکری کرده این آخر عمری خوشان‌خوشان برای خودش رفته ترکیه؟ احتمالاً تور لحظه آخری قونیه و کوشی‌آداسی به ردایش خورده و سماع‌کنان رفته تا آن‌جا.

حالا پشت‌بندش هم بوعلی یک سر رفته و چرخی در استانبول زده اما خدا را شکر برگشته و نمانده که آن‌جا دار فانی را بِوِداید! آمده همدان تا همه بدانند همدان شهر ایشان است، یک تومن هم ده ریال است. هرچند بوعلی را نیز ترکیه برداشته برای خودش!

اما حالا می‌گویند خانه‌موزهٔ فارابی، فیلسوف و موسیقی‌دان بزرگ ایرانی با همکاری قزاقستان و ترکیه در استانبول افتتاح شد! فارابی و ترکیه و قزاقستان؟! این خودش دیگر برای قزاق‌ها حکم پناهندگی دارد. البته باید محققان وارد شوند تا راه‌های ارتباطیِ بین فارابی و ترکیه و قزاقستان را بیان کنند…

ترکیه جان! هر کسی از خاک کشورت رد شد باید طرف را قلفتی با سوابق و رزومه‌اش برداری و سند بزنی به نام خودت؟‌ این‌جوری اگر باشد که تاجر و جهانگرد بزرگ مارکوپلو ازبس به بهانهٔ مکمل و فلافل و دارو سر و تهش را می‌زدی در چهارباغ و سی‌وسه‌پل اصفهان پلاس بوده، ما هم بزنیمش به نام خودمان؟ نمی‌شود که. شما سریالت را بساز، دست هم ندادی ندادی!

ثبت ديدگاه