اولین کتاب طنز فارسی به روایتی
این موش و گربه مال کیست؟
۱۱:۴۴ ب٫ظ ۰۲-۰۵-۱۴۰۲
همه ما تا به حال یکبار مطلع مشهور منظومه موش و گربه را شنیدهایم:
«اگر داری تو عقل و دانش و هوش / بیا بشنو حدیث گربه و موش»
این قصیده طولانی که همه مصرعهای زوج آن با آهنگ «ا» تمام میشود، مشهورترین اثر طنز سیاسی – تربیتی به جا مانده در تاریخ ادبیات ایران است. داستان این منظومه درباره نزاعی بین لشکر موشها و گربههاست که از یک دعوای کوچک شروع میشود. روزی موشی مست شده، شروع به لافزنی میکند و میگوید:
«گفت کو گربه تا سرش بکنم / پوستش پر کنم زکاهانا
گربه در پیش من چو سگ باشد / که شود روبهرو به میدانا»
دست برقضا گربه در همان حوالی بوده و ادعای موش را میشنود و رگ غیرتش میجنبد. موش را به چنگال میگیرد و میخواهد درسی به او بدهد. موش که حالا دوزاریاش افتاده و فهمیده چه خبطی کرده، شروع به التماس میکند:
«موش گفت که من غلام توام! / عفو کن بر من این گناهانا»
اما التماسهایش کارگر نمیافتد و در نهایت گربه موش را میخورد؛ اما پس از آن، به مسجد میرود و وضو میگیرد و نماز میخواند و مثلا به درگاه خداوند، اظهار ندامت میکند.
«بارالها که توبه کردم من / ندرم موش را به دندانا
بهر این خون ناحق ای خلاق / من تصدق دهم دو من نانا!»
بعد از آن خبر توبه گربه به موشها میرسد و آنها برای تشکر از این اقدام پسندیده گربه، هدایا وخوراکیهایی را همراه با هفت نفر از روسای خود نزد گربه میفرستند. اما ذات گربه شکار است و در همین دیدار پنج موش را میخورد و این مقدمه جنگ بزرگی میان لشکر موشها و گربهها میشود.
استفاده از تقابل بین حیوانات خصوصا موش و گربه، پیش از این هم در ادبیات مرسوم بوده است. این تقابل به قدری نمایشی و داستانساز است که قرنها بعد، از آن برای ساخت انیمیشنهایی مانند تام و جری نیز استفاده شده است. شاعر در منظومه موش و گربه، از قالب قصیده استفاده کرده که خیلی برای سرودن اشعاری با اینجور محتوا، مرسوم نیست. در ادبیات جهانی چنین اشعاری را با نام «حماسه مضحک» میشناسند که در واقع آمیختن طنز با حماسه است. مرحوم حسن ذوالفقاری در مقالهای مینویسد: «همچنین موش و گربه در ادب فارسی همواره جز رابطه تضاد و تقابل، جنبههای نمادین هم داشتند. گربه نماد بیرحمی، حرص، مکر، نیرنگ و ریاکاری است. موش نادان، حریص و بیاحتیاط است. موش و گربه با هم نماد دشمن دیرینه هستند که از هم فرار میکنند.» همچنین به نمونههایی از تقابل موش و گربه در کلیله و دمنه (بوم و غربان) اشاره میکند؛ اما این حکایات جنبه طنزآمیز ندارند. در موش و گربه عبید زاکانی، شاعر از تضاد باطل علیه باطل برای سرودن یک شعر نمادین استفاده کرده است. در یک طرف موش نادان وجود دارد که برای حریف شاخ و شانه میکشد و در طرف دیگر، گربه فرصتطلب را میبینیم که از حماقت موش نهایت استفاده را میبرد. همچنین شاعر در این شعر به مضمون ذات استکبار و خوی پلید هم پرداخته؛ اینکه گربه در نقش حیوان خونخوار، هیچوقت از ذات خودش توبه نمیکند و تا ابد همان شکارچی باقی میماند. هر دو طرف این جنگ نقصهایی دارند که شاعر به خوبی توانسته تصویر آنها را در شعرش بیاورد و طنز خوبی بسازد. گربه نماد استکبار و موش، نماد مردمی است که دل به تغییر این استکبار خوش کردهاند و عبید دلیل شکست هرباره مردم (در شعر، موشها) را همین زودباوری میداند. همزمانی سرودن این مثنوی با دوره تسلط مغول بر ایران و خصوصاً شهر زادگاه عبید یعنی قزوین، این معنا را به ذهن متبادر میکند که عبید، تلاش بزرگان آن دوره را برای اهلی کردن مغولان و گرواندن آنان به دین اسلام به طنز گرفته است و معتقد بوده که این کار امکان ندارد. به هر حال ذات آدمی قابل تغییر نیست، خصوصاً که خونخواری و وحشیگری باشد. جالب است بدانید این نمادسازی به قدری قدرتمند بود و در ذهنها باقی ماند که امام خمینی (ره) نیز در بحبوحه درگیری با پهلوی دوم از همین تمثیل استفاده کردند. حضرت امام، شاه را به گربه در داستان موش و گربه عبید زاکانی تشبیه کرد. ایشان فرمودند: «توبه شاه بسان توبه همان گربه است، مانند توبه گرگ است. جمهوری به همان معنایی است که همه جا جمهوری است؛ لکن این جمهوری بر یک قانون اساسی متکی است که قانون اسلام است.»
منظومه موش و گربه در ادبیات فارسی، سرآغاز رسمی طنز و هجو شمرده میشود. اینطور به نظر میرسد که قبل از خواجه نظامالدین عبید زاکانی (قرن هشتم) کسی سراغ طنزنویسی به این شکل نرفته و او را پدر طنز فارسی مینامند. آثار او شامل کلیات عبید زاکانی، ریش نامه، صد پند و منظومه موش و گربه از آثار فاخر و طنز ادبیات هستند که برای اولین بار به طور مستقل، با «ادبیات طنز» شناخته میشوند. هر چند که در انتساب «موش و گربه» به عبید زاکانی، شبهههایی وجود دارد و برخی از محققین معتقدند این اثر نویسنده دیگری داشته و نسخههای متعددی از آن وجود دارد، اما با این حال باید گفت که موش و گربه تحولی در ادبیات طنز ایران ایجاد کرد.
کمی پس از عبید زاکانی، نام مولانا فخرالدین علی صفی (۹۳۹-۸۶۷ ه . ق) به عنوان نویسنده کتاب لطائف الطوائف در تاریخ ثبت شده است. این کتاب مجموعهای از لطایف را شامل میشود که از قرنهای قبل باقی مانده و در مجالس نقل شده است. پیش از آن دو هم شاعران در اشعار خود از شوخطبعی استفاده میکردند. هر چند شاعران بزرگی همچون حافظ، مولانا، خاقانی، سعدی، ناصرخسرو، انوری و… توجه ویژهای به شوخ طبعی و طنز در اشعارشان داشتهاند و از آن به عنوان ابراز نقد حکومت و رفتارهای اجتماعی استفاده میکردند؛ اما عملاً تا زمان عبید زاکانی یعنی قرن هشتم هجری، هیچ اثر مستقل و کتابی در زمینه طنز در ادبیات فارسی وجود ندارد.
با این تفاسیر میتوان پذیرفت که «موش و گربه» اولین کتاب طنز ایرانی است که نوشته شده است؛ اما کمی قبلتر گفتیم که در انتساب این منظومه به عبید زاکانی، تردیدهایی وجود دارد. از مثنوی موش و گربه نسخههای متعددی وجود دارد که بسیاری از آنها به قبل از عبید زاکانی بر میگردد.
مرحوم حسن ذوالفقاری دراین باره میگوید: «از این داستان انتقادی حداقل بیست نظیره به نظم و نثر در دست است که موش و گربه منسوب به شیخ بهایی معروفترین آنهاست.» نخستینبار استاد مجتبی مینوی در مجله یغما به صحت انتساب موش و گربه عبید پرداخت. و نوشت: «قدیمیترین نسخه موش و گربه مربوط به سال ۱۱۵۳ هجری قمری و به دوره صفوی اختصاص دارد و در ایران هم چاپ نشده است. دکتر علی محدث نسخهای از آن را در دانشگاه اوپسالا چاپ کرده که اعرابگذاری شده است.» دکتر محدث نیز در پیشگفتار فارسی موش و گربه عبید زاکانی، تاکید کرده است که این اثر متعلق به عبید زاکانی نیست. او برای تایید ادعای خودش دو دلیل دارد، اول اینکه این مثنوی از دید سبکی با نوشتههای سده هشتم هجری دوران زندگی عبید زاکانی همخوانی ندارد. دومین دلیل هم اینکه در نسخههای کهن مجموعه آثار عبید زاکانی، اثری از منظومه موش و گربه نیست. دکتر محدث این فرضیه را مطرح میکند که منظومه موش و گربه، به احتمال زیاد در دوران شاه طهماسب اول یعنی در قرن دهم هجری نگاشته شده است و سرایندهاش شاعری از فرقه پسیخانیان بوده که در این مثنوی، کشمکش میان صفویه و پسیخانیان را به نمایش گذاشته است.
ثبت ديدگاه