از تو می‌پرسند؟
بر فرض محال!

حالا که «فرض محال، محال نیست»، ما هم فرض می‏کنیم که -فقط فرض می‏‌کنیم- می‏‌خواهیم از وزیر، وکیل، معاون و مدیر بپرسیم که این همه اموال و دارایی را از کجا آورده‌‏ای و چرا قبلاً نیاورده بودی و چرا کم آورده بودی! خُب، قبلش باید کمی با خودمان فکر کنیم که ممکن است از کجاها آورده باشند تا بی‌خود نرویم میکروفن‏‌مان را پرت کنند. شما هم فکر کنید. همه فکرها را که نباید ما بکنیم!
۱) ممکن است از عمه بزرگِ برادرناتنی پدرِشوهرنامادریِ پدرشان به ارث برده باشند. به‏‌به! طیباً طاهرا! اینجور عمه، فقط دوجا دیده شده، فیلم‌‏های هندی و مسئولین ایرانی!
۲) طبق قانون ژِن، برخی در خون‌شان «جذب» دارند یا برعکس. هرجا که پول باشد، آنها به آنجا می‏روند یا برعکس!
۳) عرق جبین و کدِّ یمین را فراموش نکنید. البته عرق داریم تا عرق! عرق من و شما کجا، عرق آن مدیرمحترم کجا!
۴) «فیشینگ» یکی دیگر از فرض‏‌ها می‏باشد. اشتباه نکنید، این فیشینگ، آن فیشینگ کلاه‏برداری اینترنتی نیست. این یک چیز دیگر است!
۵) افتادن بانک مرکزی یا هر بانک دیگر در حریم خصوصی؛ یکی دیگر از آنجاهایی است که ممکن است آورده باشند! ربطی هم به داماد این وزیر یا آبدارچی آن وزیر ندارد. ربطی هم به ما ندارد. ربطی هم به شما ندارد…

ثبت ديدگاه




عنوان