راه کار های ایجاد نشاط در دانش آموزان
بوی ماه مدرسه

راه راه:

بنده به شدت عاشق بوی ماه مدرسه هستم. یعنی انقدر عاشق این ماه مهر هستم که اصلا تراوت ازم میتَراوه و نشاط و شادی ازم نَشت میکنه. حتی شاید باورتون نشه؛ شادی هم ازم میشاده. میرم کلی مداد و پاک کن و نقاله و پوز و خرت و پرت میخرم و یه دل سیر عکسای کتابا رو نگاه میکنم و بدون این که حتی اسم کتاب رو بخونم میندازم بره. کاری که در تمام طول تحصیل به خاطر سیاستِ مشق‌محور معلمین مزدور نمیتونستم انجام بدم و تا محو عکسا میشدم میدیدم مشقام مونده بدتر از اون ایادی استکبار بودن که میگفتن «آقا اجازه مشقا رو نگاه نمی‌کنین؟»

بعدشم شروع میکنم دو ترم راه کار های مقابله با افسردگی در مدارس رو به صورت عملی تدریس میکنم. مثلا شیوه های مشق نوشتن در صبحگاه و راه کار های ننه من غریبم بازی در هنگام مشق ننوشتن و امثالهم. حتی گاهی برای این که بدنم از فرم نیفته و عین ۱۵ سالگیم باشم با خطکش نو دو‌سه‌تا، محکم میزنم کف دستم. حالا زیاد محکمم که نه ولی میزنم.
شما نمیدونید چه کیفی داره با مداد رنگی نو نقاشی بکشید و بفهمید هنوزم استعدادتون عین دوران دبیرستانتونه. من خودم اون زمان نمیتونستم یه خونه صاف بکشم، الانم نمیتونم. این خودش یعنی من پیر نشدم.
خب بالطبع بچه ی منم وقتی میبینه باباش چقدر از اومدن ماه مهر خوشحاله، خوشحال میشه دیگه. خوشحالم که شد نشاط میگیره. هرچند بهش حق میدم که زیاد خوشحال نباشه. آخه من خودمم قبلا اینطوری نبودم. زمان دانش آموزیم از نیمه ی شهریور به اون طرف کَهیر میزدم و آلارمِ، ببخشید زنگ خطرِآلرژیم یهو آژیر مهر ماه میکشید. ولی خب از وقتی که مشروط شدم، به این نتیجه رسیدم که منم باید برای وزارت آموزش و پرورش شرط تعیین کنم. و تعیین هم کردم چه تعیین کردنی. یه قرارداد نوشتیم به اسم «برگام» بررسی راهبرد گزینشِ استخدامِ من! خودم که خیلی خوشحال بودم و حاضر بودم به خاطرش تو قلب که هیچ، در تمام سیستم آموزشی کشور بتن بریزم. ولی مدرسه طبق یه سیاست دَدمنشانه ی استعماریش گفت که: «استخدام نشدن شما به من ربطی نداره».
خلاصه منم فارغالتحصیلی زودرس گرفتم و تامام! الان ببینید چقدر خوبم. یه مهرماهی عاشق مهرماه‌.
میخوام خدمتتون عرض کنم که حقیر راهبردِ گسترش نشاط دانش آموزان رو از طریق کانال سرریزِ نشاط خانواده پیشنهاد میکنم‌. (سنگین صحبت کردم قشنگ معلوم بشه سواد دارم!) ساده‌ش میشه تو خودت اول مهر شاد باش بچه‌هاتم شاد میشن.
البته حقیقتش امسال خودمم بعد از دیدن قیمت لوازم التحریر، عین شب واریز یارانه ها تو هیئت دولت، عزای عمومی گرفتم. ولی بعدش فهمیدم شادی که به این حرفا نیستش که. باید دلت شاد باشه. به قول شاعر که میفرماد:
سررسیدَت چه کم از دفتر خوشکل دارد؟ و چرا در بغل هیچ کسی کیسه بِرِنج نیست؟!
والا. بچه های این دوره و زمونه الکی الکی باورشون شده شاهزاده و پرنسسن. یارانه‌تو بگیر بابا. تو رو چه به لوازم التحریر فانتزی؟!
و اینم بگم که بنده با تمام خوشحالیم در اول مهر ماه برای اونایی که معلم هستن و بعد بیست سال آزگار ۷صبح بیدار شدن، باز باید ۷صبح بیدار شن و باز ۷صبح بیدار شن و همین طور که دارن ۷صبح بیدار میشن باز ۷صبح بیدار شن؛ بنده راه کاری ندارم! فقط توصیه میکنم اینا با بخش افسرده سازی جامعه یه ریزه همکاری کنن. ان شاء الله تا آخر سال، نتایج آماری نظرسنجی های حرفه ای و روزانه ی حضرت رئیس جمهور رو از ایموجی خنده به گریه تبدیل میکنیم. البته برنامه ماه عسلم برای این بزرگواران بد نیست.
بنده دیگه باید برم ببینم بالاخره سود لباس فرم رو بدیم به آموزش و پرورش یانه؟ آخه اخبار یه چیز میگه و مدیر مدرسه. ولش کن… .

۴ Comments

  1. علی آزین بندان ۱۳۹۸-۰۷-۰۱ در ۱:۲۳ ب٫ظ- پاسخ دادن

    ما لباس فرم می‌خریم شما بخندین …

  2. EMKI EMKI ۱۳۹۸-۰۶-۲۹ در ۱۱:۴۹ ب٫ظ- پاسخ دادن

    نقاله و پوز؟؟؟
    پوز چیه اون وقت!؟!

  3. معلم پولی ۱۳۹۸-۰۶-۲۹ در ۸:۵۴ ب٫ظ- پاسخ دادن

    فارغالتحصیلی آخه؟ اسپیس نذارین؟

  4. محسن ترابی ۱۳۹۸-۰۶-۲۹ در ۸:۵۱ ب٫ظ- پاسخ دادن

    با این قیمت لوازم التحریر باید گفت بوی پول!!!!

ثبت ديدگاه




عنوان