نگاهی به کارنامه هنری مرحوم محمد کاسبی
تخصص در سایه تعهد


سریال‌های طنز، همیشه بخش قابل توجهی از آنتن شبکه‌های مختلف سیما را در بر می‌گرفته‌اند و نقش اساسی در سرگرمی و نشاط برای مردم داشته‌اند. شادی و نشاطی که از جمله نیاز‌های اساسی یک جامعه پویاست و نقش اساسی در پیش‌برد اهداف اصلی جامعه به کمک امیدواری ایفا می‌کند. در این میان، بعضی از این سریال‌ها از اقبال بیشتری میان مخاطبان بهره برده‌اند و هنوز که هنوز است هنگام بازپخش آنان از شبکه‌های مختلف سیما، شاهد استقبال مردمی و بروز واکنش‌ به آن‌ها هستیم. از جمله این سریال‌ها می‌توان به خوش‌رکاب، خوش غیرت، سه در چهار و سه دونگ سه دونگ اشاره کرد.

این چند سریال در عصر طلایی سریال‌سازی در صداوسیما یعنی دهه هشتاد تولید شده‌اند. طنز به کار رفته در آن‌ها بیشتر طنز موقعیت است و مخاطبان در سال‌های پخش و حتی همین الان نیز با دیدن آن‌ها همذات پنداری کرده و لذت می‌برند. موقعیت‌های خلق شده در آن‌ها نیز از جنس اتفاقات روزمره مردم بود که همه با آن‌ها آشنا بودند. شخصیت‌هایی عالی که در کنار هم یک خانواده را هم نشان می‌دادند و همه نیز دغدغه‌ای داشتند. دغدغه کمک به رزمندگان در جبهه، دغدغه کمک به مردم مظلوم عراق و دغدغه پیدا کردن کاری آبرومند و داشتن زندگی خوب و آرام.

اما رشته وصل و نقطه به هم رسیدن همه این سریال‌ها به هم، محمد کاسبی است. بازیگری که با ایفای نقش خوب و به اندازه در این چند سریال، هنرش را به رخ کشیده و آن‌ها را به عنوان یک شخصیت اصلی برای مخاطب لذت بخش کرده است. در خوش رکاب یک راننده کامیون متعصب روی کامیون را به تصویر کشیده که عاشق و دل‌باخته محبوب خود است و در خوش غیرت یک مرد غیرتی و جسور را نمایش داده که با محبوبش هر کاری می‌کند تا به مردم مظلوم کمک کند. در سه در چهار هم کلیشه‌ها را کنار گذاشته و به دنبال شغلی آبرومند برای امرار معاش می‌گردد و در سه دونگ سه دونگ قصد کلاه گذاشتن سر برادرش و بالا کشیدن ارث او را دارد.

بازی دقیق، اغراق نشده و متناسب با شخصیت او، مطمئنا یکی از برگ‌های برنده این چند سریال است. داشتن اینچنین هنرمندانی که در کنار فن و حرفه، از تعهد برخوردار بوده و تن به ایفای هر نقشی نمی‌دهند مایه مباهات و افتخار است. محمد کاسبی از آن دست هنرمندانی است که به رسانه و هنر خود همواره متعهد بوده و آن ها را سکویی برای رشد فردی خود قرار نداده است. کارنامه کاری او گویای این مسئله است.

واکنش‌های دقیق او به مسائلی که بعضا در سایه ژست‌های روشنفکری نظیر «هنر برای هنر» و «هنر اعتراضی» و «هنر منصفانه» قرار می‌گیرد و باعث می‌شود تا هنرمندان در مارپیچ سکوت قرار گرفته و از اظهار نظر در مورد مسائل مهم جامعه خود طفره بروند، نشان می‌دهد که وی تخصص هنری‌اش را در سایه تعهدهایی قرار داده بود که «حب وطن» یکی از آن‌هاست. نظرات به اصطلاح وایرال شده او در این روزها در مورد سردار سلیمانی و مرگ تنها گوشه‌ای از این تعهدات است که نه‌تنها به تخصص او ضربه نزدند، بلکه باعث محبوبیت بیشتر او در قلب مردم شده است. تصاویر عجیبی که از رژه کامیون‌داران در حالی‌که تصاویر او را به خودرو خود چسبانده‌اند منتشر شد نشان می‌دهد داشتن نظر و بی‌پردگی در اظهار آن و انجام وظیفه در راستای عقیده نه تنها مشکلی برای تخصص انسان به وجود نمی‌آورد که حتی ممکن است باعث تربیت نسلی متعهد در سایر تخصص‌ها شود. روحش شاد و یادش گرامی

ثبت ديدگاه




عنوان