تنتاک اسکارلت و مدال ویل
۷:۳۹ ق٫ظ ۱۲-۰۴-۱۳۹۹
۳۲ سال پیش در سپیدهدم چنین روزی؛ «ویلیام» هنگام خروج از خانهاش در شهر دالاس ایالت تگزاس، یکجور در را کوبید که انگار ملک صاحبخانه ارث بابایش است. «جو» همسایه بغلی ویلاینا، او را به خویشتنداری دعوت کرد و گفت: «آدم باش مرد. آدم که با یه سوءتفاهم زن و شوهری، رم نمیکنه». «اسکارلت» همسر ویل نیز، پشت توری در آمد و گفت: «اوه… هانی! من شبا هر غلطی هم بکنم، روزا به تو فکر میکنم. شب داری میای چیپس و ماست موسیرم بگیر. دوستت دارم»
ساعت هشت صبح؛ ویل به محل کارش در خلیج فارس رسید. اما ماجرای رقص اسکارلت و جو در مهمانی دیشب همچنان توی مخش بود و هی با خودش تکرار میکرد: « چرا باید اسکارلت برای رقص کفش تنتاک بپوشه؟ چرا باید با آبروم بازی کنه؟» و در نوشیدن چای(!) زیادهروی میکرد.
یک ندایی توی ویل گفت: «تو اهل پر افسردهترین کشور دنیا هستی. اینکه بزنی یک چیزی را پودر کنی، رفتاری طبیعی است و کلا راحت باش». «ندا» داشت همینجور جوّ میداد که ناگهان هواپیمایی توی رادار آمد که ارتفاع و سرعت و قیافهاش به نظامیها نمیخورد. ویل با خودش گفت کیبهکیه و با شلیک یک موشک، ۲۹۶ مسافر هواپیما را ریخت توی دریا.
بعدها دولت امریکا؛ ویل را گردن نگرفت و اعلام کرد که سپاه پاسداران فیلم را تقطیع کرده و باعث برداشت بد بقیه شده است. اصلا ویل همیشه عادت داشته در آن ساعت آن دکمه را فشار دهد و حتی برای نشان دادن شدت طبیعی بودن عمل وی، یک نشان لیاقت هم از سوی بوشِ وقت به وی اهدا شد. چراکه در امریکا همهی حرکات معمولی با مدال مورد تقدیر قرار میگیرند و اصلا مدلشان است.
بعدها دولت امریکا که میگفت جرمی مرتکب نشده، همینجوری صلواتی حاضر شد بخاطر کار نکردهی ویلیام راجرز، فرمانده نیروی دریاییاش غرامت هم بدهد.
ثبت ديدگاه