درباره مجموعه طنز «ن.خ»
جبران شکست بازی رفت

راه راه: مجموعه طنز «ن.خ» بیشتر از هر چیزی برای صدا و سیما، حکم جبران شکست در بازی رفت را داشت؛ آن هم یک شکست غیر منتظره. مجموعه «پایتخت۶» قرار بود برگ برنده تلویزیون در مسابقات نوروزی باشد.

نیمه اول را هم تلویزیون در مازندران برده بود و تماشاچی‌ها و کادر فنی داشتند پیش‌پیش سرود پیروزی میخواندند و روابط عمومی سازمان از آمار بالای مخاطب و رضایتمندی و… خبر میداد. اما دقایق پایانی نیمه دوم ورق برگشت و کار به جایی کشید که رئیس، فراخوان داد برای پیدا کردن نفوذی که مثلا شاید رفته با تیم حریف گاوبندی کرده و ما هم که ساده! بگذریم!

در این شرایط «ن.خ» می‌توانست بازی برگشت باشد برای تلویزیون. بنابراین شاید با کمی بدجنسی بتوان بخشی از تصویر موفقیت‌آمیز ارائه شده از این سریال را حاصل تلاش برای شستن شکست قبلی دانست.

البته انصافا ن.خ از پایتخت جلوتر، سالمتر و خنده‌دارتر بود. سرمایه‌گذاری به‌اندازه و کنترل شده روی شخصیتهای بامزه‌ای مثل سلمان، طراحی صادقانه میزانسن‌های شلوغ و پر بازیگر که تقریبا هیچکدام نقش سیاهی لشکر را نداشتند، شوخی‌های نو و خلاقانه، و… از جمله نقاط مثبت ن.خ بودند. اما واقعیت این است که اینجا هم یک نقطه ضعف بزرگ –مثل پایتخت- به چشم می‌آمد: فقدان قصه.

ن.خ هم قصه یکه و مشخصی نداشت. در بهترین حالت، هر دو سه قسمت یک ماجرایی را تعریف می‌کرد و بعد، اتفاق دیگری می‌افتاد و موقعیت دیگری پیش می‌آمد و شوخی‌های دیگری… و تا قسمت بعد هم خدا کریم است!

اگر در فصل اول این مجموعه ماجرای بدهی نورالدین خانزاده به هم‌ولایتی‌ها و تلاشش برای زنده کردن پول تخمه ها و بازپس دادن قرض‌ها قصه اصلی بود، اینجا اصلا نمی‌شد چنین چیزی دید. کنایه‌های سریال به موضوعات سیاسی و فرهنگی روز، از وزیر جوان گرفته تا جشنواره فیلم فجر و… هم این وسط نقش ادویه را بازی میکرد تا طعم و بوی آن حواس مخاطب را از این ضعف پرت کند.

واقعیت این است که مشکل قصه در آثار طنز تلویزیون نه منحصر به پایتخت و ن.خ، که مشکل جدی و قابل توجهی است. با این حال همچنان باید ن.خ را بعنوان یک طنز سالم، شوخ و باهویت روی سر گذاشت و دعاگویش بود؛ لااقل تا زمانی که دستور رئیس صدا و سیما برای پیدا کردن نفوذی به نتیجه برسد. ما هم که ساده!

ثبت ديدگاه




عنوان