تقدیر از رکورد شکنان
حریف میطلبیم
۱۱:۳۸ ب٫ظ ۲۸-۰۸-۱۴۰۱
هموطنان عزیز از آن جا که پس از سال ها تلاش شبانه روزی و بی وقفه سرانجام در ماراتون فوق سنگین مصرف انرژی مقام اول جهانی را کسب کرده ایم، بر آن شده ایم تا از همه کسانی که برای رسیدن به این مقام از هیچ تلاشی دریغ نکرده و کمر همت را برای حفظ قهرمانی سفت بسته اند، تقدیر نماییم.
از آقای سیمان چیان معاون کارخانه صنایع بهدود که حتی برای گرم کردن غذای کارگران، مازوت می سوزانند و چارهی دود و گرمای حاصل را به جای نصب سیستم تهویه مناسب در جایگزینی لباس فرم کارگران با زیرپوش و شلوارک به انضمام ماسک دولایه یافتند. بگذریم از این که هنگام ساخت دودکش هم مصالح کم آوردند و علیرغم میل باطنی دهانهی دودکش را مقابل هواکش آشپزخانه بیمارستان قرار دارند.
از آقای گلابیان رییس کارخانه کمپوتسازی، نوهی حاج میرزا گلابیان بزرگ، باغدار نمونه دوران ناصرالدینشاه که با کمک دستگاههای موروثی و فوق پیشرفتهی پدر بزرگش، زمان تولید کمپوت را از یک ساعت، به یک شبانه روز افزایش دادهاند تا هم کارگران در سختی رفت و آمد نباشند، هم کمپوت ها حسابی جا بیفتد و روغن بیاندازد. البته هنوز مشخص نشده است این روغن، روغن میوه است یا روغن موتور دستگاه، که هر بیماری از این کمپوت میخورد، کمپوت آخرش را خورده است.
از عمو بیوک، صاحب آن پیکان زوار در رفتهی نارنجی رنگ که مصرف بنزین باکش به اندازه دریاچه خزر، قطر اگزوزش دهانه خروجی قله دماوند و دودش همچون خاکستر و بخارات سمی آتشفشان فیلیپین است. پیکانی که توصیف قطعاتش آدم را یاد منابع طبیعی و محیط زیست می اندازد، در عمل مهمترین عامل مرگ پرستوهای مهاجر و دلیل ملاقات حضرت ملک الموت با بیماران قلبی و تنفسی است.
از شرکت گرماسازان شعله گستر، تاسیس شده در سنه ی ۵۰۰ هجری خورشیدی، که آبگرمکن های خانگیشان دمای آب را چنان بدون کنتور بالا میبرد که نیازی به خیس خوردن برای کیسه کشی نخواهید داشت. چون علاوه بر چرکها، استخوانها و مفصلها هم تصعید شده و بخار میگردد. تازه اگر این وسطها به غفلت در حمام را باز کنی از اختلاف دمای داخل و خارج حمام، علاوه بر استخوانهایت، سنگ پا در دستت هزار تکه میشود.
از اقای همسایه که ریاست واحد تولید برق را بر عهده دارد و انقدر بیرویه از سوختهای فسیلی جهت تولید برق استفاده کرد که یک روز آن دانشمند بزرگ، ادیسون خدابیامرز با پریشان حالی به خوابش آمد و گفت: مه و خورشید و فلک، زمان ما مد نبود وگرنه من خودم از انرژی خورشیدی برق تولید میکردم داداش. البته ناگفته نماند آقای همسایه هم که خیلی به خواب اعتقاد نداشت با نثار فاتحه ای به روح پرفتوح عمهی ادیسون به کار خود ادامه داد.
از پسر فرهیختهی عفت خانوم و دوستان فرهیختهترش که شب هنگام، باک بنزین ماشینهای مدل ۱۶۵۰ میلادیشان را تا خرتناق پر میکنند و برای همراهی نیروهای گشت پلیس و عرض خسته نباشید به پاکبانان خدوم شهرداری تا خاموشی ستاره ها در خیابان های بالای شهر ویراژ میدهند و به امید اینکه غذای بلعیده با فشار دادن گاز و کلاج هضم شود، دور دور میکنند.
خسته نباشید…
ثبت ديدگاه