اندر حکایات ریشه تاسیس بیبیسی فارسی
حکایت خیراندیشی جرج ششم
۷:۴۴ ب٫ظ ۰۸-۱۰-۱۴۰۱
یکی از ملوک انگلستان را حکایت کنند که به فکر مردم جهان بود و لشکرش دائم همه جا روان.
برو ز جرج ششم رسم معرفت آموز
که هیچ مُلک به جور و جفا نمیگیرد
چو گربه باش که موشان زار مفلس را
جز از برای رضای خدا نمیگیرد
روزی با خود اندیشید: خیر من به همه مردم رسیده است الا ایرانیان، واجب است به آنان نیز حالی دهم مگر به دعای آنان از عذاب آخرت جاخالی دهم. و ایرانیان را به یمن وجود رضاخان همه چیز هست:
موبایل و مدرسه و برق و گاز و لوله و کابل
نت سراسری و آیفون و تلسکوپ هابل
لیکن رادیوی خارجی فارسیزبان به جز رادیوی برلین و شوروی در ایران نیست، و آنان به قدر من نیکخواه ایرانیان نباشند. پس فرمود تا رادیوی فارسی بیبیسی را در سال ۱۹۴۰ به راه اندازند و از بهر ایرانیان طعام رسانهای چربوچیلی بسازند:
اخبار و سخنرانی و تحلیل سیاسی
فاخر چو کلیپی ز تتلو و ز ساسی
گویند از آن تاریخ سالی بیش نگذشته بود که ارتش انگلیس، ایران را مسخر خویش کرد و رضاخان را چون مرغ، کیش. و این همه از برکات خیراندیشی جرج ششم حاصل آمد.
ثبت ديدگاه