تقویم تاریخ 4 بهمن
حکایت مردی که گفت تالاپ!

در چنین روزی از سال ۱۳۴۳ یعنی ۴ بهمن ماه (مصادف با ۲۴ ژانویه ۱۹۶۵)، که هوایش به خاطر انتشارِ کمتر گازهای گلخانه‌ای در آن سال‌ها سردتر از الان بود، وینستون چرچیل، به خاطر سکته مغزی ناشی از خونریزی مغزی‌ای که خود ناشی از سرماخوردگی‌ای که ۲۴ روز قبل‌تر به آن مبتلا شده بود از این دنیای فانی به سوی دیار همیشه گرم جاودانی پر کشید.

رسانه‌های آن زمان و این زمان ملکه همواره تلاش کرده‌اند او را مردی سیاست‌مدار و قابل احترام توصیف کنند که اگر از چند مورد جزئی نظیر سال‌های حضور او در ارتش انگلیس و سرکوب استقلال‌‌طلبانِ سودانی، مخالفت با استقلال هند، اشغال کشور بی‌طرف ایران در جنگ جهانی دوم، برگزاری کنفرانس تهران بدون اجازه دولت رسمی ایران و راه ندادن مقامات ایرانی در آن جلسه صرف نظر کنیم دیگر اقدامات انسان دوستانه وی اجازه پذیرش این توصیفات را به ما نخواهد داد.

از آنجایی که چرچیل به دموکراسی خیلی علاقه داشت و این مسأله را در تمام ۶۲ سال نمایندگی‌اش در پارلمان ثابت کرده بود به فروغی دستور داد شاه دیکتاتوری مثل رضاخان را از سلطنت خلع کند؛ اما برای اینکه مردم ایران احساس کمبود شاه نکنند پسرش را بر سر قدرت بنشاند.

وینستون چرچیل (که نام کوچک او هیچ ارتباطی با سیگار و نام خانوادگی‌اش هیچ ارتباطی با حادثه چرنوبیل ندارد) همواره با استفاده از محصولات کشورهای دیگر به افزایش اعتماد به نفس آنها کمک می‌کرد. مثلاً او از راه‌آهن رضاخانی که با مالیات قند و شکر مردم ایران ساخته شده بود برای کمک‌رسانی به دولت فخیمه شوروی استفاده کرد و پل ورسک را پل پیروزی نامید تا مردم ایران نسبت به جنگی که به آنها هیچ ربطی نداشت احساس پیروزی کنند.

شنیده‌ها حاکی از آن است که ماموران، بعد از افتادن او از پل صراط، صدای تالاپ وحشتناکی شنیده‌اند.

ثبت ديدگاه




عنوان