ذکری از اصحاب خبر
خبرنگاران واقعی

او کیست؟
صبحانه‌اش خبر است و ناهارش خبر و شامش نیز خبر. شب‌ها با خبر به رخت‌خواب می‌رود و بیشترین خوابی که می‌بیند خواب خبر است. گوشی‌اش عضو جدانشدنی بدنش شده و دستانش چسبیده به صفحه و چشمانش دوخته به تصاویر آن. سایت و کانالی نمانده که او از آن‌ها بی‌اطلاع باشد. اعضای خانواده از او نالان‌اند که چرا کم‌توجه شده است؟ آخر او با خبر ازدواج کرده و پیوند اخوت بسته است. تلاشش این است که اولین مطلع از خبر باشد و اولین منتقل‌کننده آن. زندگی‌اش با خبر تنیده به نحوی که موقع بیان آن سلول‌های بدنش عروسی می‌گیرند. بعد از بیان خبر آن‌چنان حس آرامشی دارد که انگار سمرقند و بخارا را به او داده‌ایم؛ اما او دست از کارش برنمی‌دارد و همچنان ادامه می‌دهد. او باید برای خبرهای بعدی تلاش کند. او یک خستگی‌ناپذیر به تمام معناست. حقا که شایسته جایزه‌‌ای درخور است و مدالی پر افتخار. قدردانی از زحماتش کمترین هدیه به اوست. او حتی برای بیان اخبار در این شرایط اقتصادی از جیبش هزینه می‌کند. او از وقت گران‌بهای خود می‌زند تا کامل‌ترین و موثق‌ترین خبرها را مخابره کند.

او کیست؟

آیا او خبرنگار است؟

خیر!
او خواهر بنده است که هر صبح، دو ساعت و نیم به مادرم زنگ می‌زند و کل اخبار خانواده و فک و فامیل و جهان را مخابره می‌کند. روزت مبارک خواهر!

ثبت ديدگاه