گزارش «رادیو چنج» از جلسه بشین پاشوی حزب اعتماد ملی؛
خدا کنه که خوابم نبره، خدا کنه که خوابم نبره…

راه راه: شَنَوندگان جان!
صدای ما رو از محل برگزاری جلسه رأی گیری حزب می‌شنوید.
با توجه به فلج شدن چهارچرخ فضای مجازی در پی فیلترینگ ناجوانمردانه‌، صدای ما رو از طریق رادیو چنج، تنها ارگان رسمی حزب دریافت می‌کنید.
«دومین کنگره سالانه حزب» پس از ده سال(!) با حضور پرشور ۱۸۰۰نفری اعضا از اقصی نقاط جهان، در حال برگزاری‌ست.
همونطور که مستحضرید دبیرکل محترم حزب، علیرغم شرایط اسفبار حصر، وضعیت جسمی وخیم ناشی از اعتصاب غذا، سرطان روده بزرگ، فقر آهن و روی، سرفه‌های آلرژیک، شکستگی لگن در اثر شدت جراحات وارده و آب سیاه چشم راست، هم‌چنان فرم کاندیداتوری دبیرکلی رو پر نموده و قول هم دادند تا تهش بیدار بمونند.
محمدحسین، فرزند بَرومند دبیرکل، بعنوان نماینده بیت شریف ایشان در فضای مجازی نیز اخیرا طی توئیتی اعلام کرده بود: «ما نشستنکی، سرپا، رو‌ کاغذ، با وجود تقلب، بدون وجود تقلب، همه جا، همه‌جوره… این دفعه به خود خود بابا رأی خواهیم داد. چرا که پس از اعتصاب غذای کشنده، دل سنگ برای بابا آب می‌شه، چه برسه به ما که باهاش توی حصر بودیم و کلی خاطره داریم با هم»
خوبان همراه؛ امشب با برگزاری حرکت شاد و مفرح «بشین پاشو» بجای رأی گیری کاغذی که با خطر چُرت و قیلوله امنیتش مورد تهدید واقع می‌شد، به انتخاب اعضای شورای مرکزی حزب مبادرت خواهد شد.
ابتدا دکتر رسول منتجب نیا پشت تریبون قرار می‌گیرند. همینطور که در پسِ صدای بنده می‌شنوید، ایشون «افراد معلوم الحال خارج از حزب» رو که با تشنج آفرینی در مراحل رأی گیری باعث شدند انتخابات «به زمان مناسب» موکول بشه، به پل صراط حواله دادند.
البته گیرنده‌های شما به مانیتور سالن دسترسی نداره که بفهمید «معلوم الحال‌ها»ی وسط صحنه‌ی بزن بزن، هم عضو حزب هستن و هم در حزب سمت دارند.
در همین لحظه دکتر علی مطهری نیم‌خیز شدند که با یک «پفیوزا یه انتخابات واسه جمعیت زیر دوهزار نفر بلد نیستید برگزار کنید؟! بتمرگید دیگه» طرفین را به آرامش دعوت کند که با «حاجی رضایت بده»ی یکی از «خرابکاران خارج از حزب»، گرفت نشست.
وی بلافاصله پشت تریبون حاضر شد تا با سخنرانی در باب «تشبیه حصر سران فتنه به ممنوعیت صحبت از هلوکاست در اروپا» جان تازه‌ای به رؤیاهای خداجویان ۸۸ بدهد.
دکتر بعدی، دکتر الیاس حضرتی هستند که پس از سرکشیدن پارچ آب، پشت تریبون رفتند. جان کلام ایشون هم همین حرف‌های تکرار شده در سال‌های اخیر هست که برای افزایش قند و نمک بحث، از جدیدترین وعده حزب متبوع خود رونمایی می‌کنند: «کنگره بعدی با حضور مهدی کروبی، در ورزشگاه آزادی»
دکتر پایانی‌ که در افق دید من قرار دارند، شهردار جدید تهران هستند که دمپایی‌هاشون رو زدن زیر بغل و «من با اینا نیستم»گویان محل کنگره رو ترک میکنند.
بعله… شَنَونده‌ی مضحکی که معلومه ایشون هم مثل معترضین سازمان‌دهی شده‌ی داخل مراسم، از بیرون حزب هدایت میشه، پیامک زده: «دکتر حضرتی! خوب من! کل رأی دهنده‌ها و زن بچه و عروس و دوماد و رئیس ستاد انتخاباتی، بعلاوه کل اعضای حزب(اون بخشی که به کاندیدای حزب رأی می‌دن!) رو بصورت کم‌پشت بچینی کنار هم، پُرش بتونی بریزیشون توی یه تالار عروسی و یه دیجی خبر کنی براشون بهنام بانی شاد مجلسی اجرا کنه، شاید دو دقیقه پای آرمان‌های حزب بند بشن!»
ظاهرا همسر دبیرکل هم، در پایان کنگره باشکوه حزب طی بیانیه‌ای ضمن ابراز نچ نچ، اعلام کردند: ببین با کی اومدیم سیزدِه بدر…

ثبت ديدگاه




عنوان