ز گهواره تا گور دانش بسوز
دانش سوز

دانشجو

روزگاری جمعی بر سر زنان و مشت بر کتب خویش کوبانْ کنکور داده و اندکی از ایشان راه بر کرسی دانشگاه میافتند.
این جمع خاص را دانش‌جو می‌نامیدند و فی‌الواقع که جویندگان دانش بودند.
روزگاری بعد از آن روزگار، جمعی که بر سر زنان و مشت بر هر جایی کوبان کنکور را داده بودند به سهولت کرسی‌نشین شدند. جملگی متعجب از این حادثه، فهمیدند این سهولت از آن رو بوده که دانشگاه ها زایشی بی بدیل داشته و آزاد و غیرانتفاعی و مجازی و شبانه و علمی کاربردی و پیام نور همه در گشوده اند تا مگر جوان ایرانی دانش‌جو گردد.
وی چون درها را اینچنین گشاد یافت و هم چنین بیکارى فشاری کم سابقه آورد، مدام بر این کرسی نشست و نشست تا مدرکی که بر کوزه نهاده بود را کلفت‌تر کند.
به این ترتیب کلاس ٨ صبح را پیچاند، ظهر را با چرت گذراند و عصر را با بهانه ای پراند.
آغاز ترم که هیچ! زیرا پیش از حذف و اضافه بود. نهایه‌الترم نیز هیچ! که خب قریب به آزمون بود.
در این هیچ اندر هیچِ مذکور، وی بسیار دانش آموخت آن‌هم در کانال‌های تلگرامی که حین افاضات استاد چک می‌نمود.
تمام ایام استاد نمک‌ریزان و دانش‌جو قهقهه زنان از این همه خوشمزگى.
شیخ را گفتند چگونه پاس فرمودید این همه واحد فیل‌افکن را؟!
پاسخی داد بس کوتاه، جانکاه و آموزنده؛
خوشمزگی هاى منجمد اساتید را به جان خریدم و با قهقهه پاسخ دادم.
و اما فی ایام‌الفُرجه؛
بره کشانِ انتشارات بوده و اصواتى حزین از گوشه کنارِ دانشکده به سمعِ هر جنبنده‌ای می‌رسد که طلب جزوه بیداد می‌کند و البته در همین گیر و دار جزوه‌گیرى چه دل‌هایی که بر هم جفت نمی‌شوند.
حال براى همین موجودِ دانش‌سوز در شانزدهمین روز از آذر ماه ضیافتى بپا می‌کنند و گرامی می‌دارندش!
بزرگان کشوری و دولتی در این مراسمات حضور بهم رسانیده و سفت فحش می‌خورند.
دیده شده اگر ضیف، شخصِ شخیصِ ریاست جمهور باشند، سالن‌ها را از بیخ نو نموده و بسی مایه ی مباهاتِ آن دانشجویان پس از مراسم می‌گردد.
حینِ سخنرانى دست و جیغ و هورا از الزاماتِ این ضیافت بوده که ملیجکی نیز پشت وى فرمانِ شلوغ‌کاری را به دست گرفته و گرمای مجلس را دو چندان می‌کند. و گویا مهم نیست محتوا چه باشد و حتى خلافِ عملکردِ آن خطیبِ پرتدبیر!

خلاصتا مقامِ شامخِ دانش‌جو را گرامی می‌داریم چه با سیاسی بازی و چه بى آن.
والسلام

ثبت ديدگاه