فرصت سوزی به سبک خندوانه
داوری استصوابی

پاندومی کرونا کم‌کم در حال برچیده شدن است و بساط برنامه‌های تماشاگرمحور، کم کم پهن می‌شود. خندوانه همچنان پای ثابت پخش شبکه نسیم بوده و برای سرگرم کردن مخاطب مسابقات مختلفی  که در ادوار گذشته خندوانه برگزار میکرد را از سرگرفته است.

یکی از این مسابقات، مسابقه خندانده‌شو است که سومین دوره خود را طی می‌کند و چند شبی‌است پخش آن شروع شده است. دومین دوره خندانده‌شو که قبل از کرونا برگزار شد، افرادی چون علی صبوری، ابوطالب حسینی و امیرحسین قیاسی را به عنوان کمدین و برگزیده ی خندوانه معرفی کرد. پس از آن هرکدام  از این افراد و افراد دیگری که شانس کمتری برای رفتن  به مرحله ی نهایی داشتند، منشا اتفاقات خوب و بد زیادی در فضای کمدی کشور بودند.

اگر دو سری قبلی از مسابقه خنداننده شو را دیده باشید متوجه میشوید که این دوره از مسابقه با دورهای قبلی تفاوت دارد. در دوره‌های قبلی یک مربی با تعدادی کمدین تمرین می‌کرد و او را برای اجرا مقابل داورها آماده میکرد و در پایان هم به تماشای نتیجه تلاش او روی استیج خندوانه می‌نشست. تفاوت این دوره از خنداننده شو در این است که این بار سه داور وجود دارند که هرکدام نتیجه تلاش مربیان پشت صحنه و کمدین را می‌بینند و به نوعی تعیین کننده اصلی هستند. این سه داور سه چیز را مشخص می‌کنند: چه کسی مستقیما به مرحله بعد برود، چه کسی مستقیما از دور رقابت حذف شود و چه کسانی برای رفتن به دور بعد با آرای مردمی دوپینگ کنند. از هر شب دو نفر به دور بعد خواهند رفت که مجموع آرا آن را مشخص می‌کند و حتی ممکن است از یک شب هر سه نفر آرای مردمی، به مرحله بعد بروند.

جدای از اینکه اساسا آیا خنداندن و استنداپ کمدی قابل داوری و ارزیابی با معیار‌های مشخصی هست یا نه، و آیا می‌توان معیاری برای برتری یک استنداپ کمدین و متن او نسبت به دیگری پیدا کرد یا نه، و آیا می‌شود با معیار‌های تئاتر و نمایش به استنداپ کمدی نمره داد و اصلا نقش مردم در پذیرش یک متن و یک شخص به عنوان اجراکننده خوب استنداپ کمدی چیست، فرمول انتخابی خندانده‌شو از زیرکی بسیار خوبی برخوردار است.

داوران توانایی آن را خواهند داشت که با شناخت استعداد‌های روی صحنه یا دلایلی دیگر، جدای از میزان اقبال تماشاگران حاضر به استنداپ او، وی را به مرحله بعد بفرستند یا با تکیه بر اینکه وی استعدادی ندارد و اقبال عمومی به او صرفا یک موج زودگذر است به طور کلی آن شرکت کننده را از دایره رقابت حذف کنند و راه را برای دیگر شرکت‌کنندگان مستعد باز نگه دارند. این فرمول زیرکانه در قسمت اول خندانده‌شو اجرا شد. به طور مثال هیچ کس فکر نمی‌کرد کسی که بیشترین خنده را از مردم گرفته است به مرحله آرای مردمی برود اما این اتفاق با این فرمول داوری افتاد.

ولی در قسمت دوم این اتفاق محقق نشد و داوران به صورت کاملا استصوابی در دام اقبال مردم به یکی از کمدین‌ها افتادند و او را به مرحله بعد فرستادند. حال آنکه می‌شد با همان فرمول مرحله اول اتفاقات بهتری رقم زد و سطح انتظارات مردم در کمدی را جهت مناسب تری بخشید. 

با نگاه اجمالی به فرمول داوری فصل دوم خنداننده شو به این نکته میتوان رسید که در قسمت سوم و چهارم از مرحله مقدماتی نیز حذف یک نفر با همان روش مذکور و به صورت کلی باعث دلخوری او و اطرافیانش شد. حال آنکه می‌شد با ترتیب دادن یک رقابت پلی‌آف میان آن‌ها و انتخاب چند نفر از حذفی‌ها توسط مردم هم به جذابیت مسابقه افزود و هم شائبه بی‌اعتنایی به استعداد‌هایی که تا آن مرحله از مسابقه رسیده و برای رسیدن به این فضا تلاش کرده بودند و امکان داشت به هر دلیلی بهترین اجرای خود را نداشته باشند برطرف شود.

به نظر می‌رسد موضوع حذف شدن یک نفر، پوست موزی بوده که دراماتور‌ها و نویسنده‌های برنامه زیر پای عوامل انداخته‌اند. همانطوری که داوران خود نیز از داوری خود و حذف راضی نبودند. نقطه ای استناد به این موضوع آن جایی است که رامبد جوان به صراحت از وجوب حذف به خاطر افزایش جذابیت برنامه صحبت کرد. در ادامه نیز در برنامه ای دیگر ژوله به اعتباری بودن این نوع حذف اشاره کرد و گفته بود شاید اگر همین اشخاص در شب‌های دیگر بودند اتفاق متفاوتی برایشان رخ می‌داد و حسن معجونی نیز از نبودن تعریف درست برای استنداپ صحبت کرد. در آخر هم تیر آخر را رامبد زد که گفت هیچ کدام از شرکت کننده‌ها نباید روی هیچ رایی حساب کنند. جالب این جاست که همین فرمول در عصر جدید نیز انجام می‌شود.

نحوه برخورد داوران عصرجدید نیز با اجراها نیز نشان می‌دهد آن‌ها در تلاش هستند مبنا استنداپ کمدی را تئوریزه کنند و از معیار و ملاک‌های درستی برای داوری بهره ببرند. ولی برخورد دوگانه آن‌ها با اجراها تلاششان را نقض می‌کند و زمانی که دلیلی برای انتخاب و خنده خود پیدا نمی‌کنند صرفا به خنده‌دار بودن اکتفا میکنند. همان نکته ای که مبنای رای مردمی است.

حال باید منتظر ماند و دید این نوع داوری استصوابی، تا پایان کار چگونه پیش‌ خواهد رفت و آیا داوران به ملاکی واحد در انتخاب و بررسی گزینه‌ها خواهند رسید یا نه؟

ثبت ديدگاه




عنوان