مشت و مال بدخواهان تبر به دست، در حسرت نابودی انقلاب اسلامی ایران
درخت تناوری که هست

شد مرز تو هم‌رنگ خون با تیر آرش
در قلبِ غوغا، کرده‌ای گل چون سیاوش
بر قله‌های اقتداری گر چه پر زخم
مانند ققنوسی که بر تن دارد آتش

مرضیه قاسمعلی

 

به روی تن اگر چه زخم داری
تو‌ از خون شهیدان لاله‌زاری
بمان! رو‌ کم کنی‌های تو‌ مانده…
نماز قدس و عکس یادگاری

طاهره ابراهیم نژاد

 

تو در خود شیرها در بیشه داری
برای ماندنت اندیشه داری
به فکر شاخه‌هایت دارکوبان
ولی هر جای عالم ریشه داری

طاهره ابراهیم نژاد

 

روح خودش را خدا در گِلِ ایران دمید
شام و سحر، فجر شد، منتظر هورشید
غنچه نهالی شد و خصمِ تبر دشمنش
حال درختی شده، برگ هم از آن نچید!

محمد عظامی

 

ای کوه سترگ مثل الوند
ای سرو بلند ریشه در خاک
دشمن نرسد به گَرد پایت
از خاک رسیده‌ای به افلاک

محمود حسنی‌مقدس

 

عشقت ترانه خوانده، یک یا حسین دیگر
در خاطرم نشانده، یک یا حسین دیگر
از نهضت خمینی، تا انقلاب مهدی
چیزی دگر نمانده، یک یا حسین دیگر

علی‌اکبر مدرس‌زاده

ثبت ديدگاه