طنز کم کار است
دست خالی طنزپردازان در مستند غیررسمی۴
۱۲:۴۲ ب٫ظ ۱۲-۰۱-۱۴۰۱
مستند غیررسمی۴، روایتی است از دیدار برخی از اهالی طنز کشور با رهبر انقلاب. مستندی که همچون سه قسمت قبلی این مجموعه، فضایی شیرین و صمیمی دارد. اما در پس فضای شیرین این جلسه، واقعیت تلخی پنهان است؛ آن هم اینکه جریان طنزی که تحت نهادهای حاکمیتی فعالیت میکنند، کم کار هستند و با این حجم از امکانات و بودجههای مختلف، دست شان خالی است. این نوشته با بررسی محتوای مستندغیررسمی ۴ از این واقعیت تلخ صحبت میکند. ( جملاتی که از افراد نقل میشود، نقل به مضمون هستند و شاید برخی کلمات جابجا نگارش شده باشند. اما این مساله، آسیبی به محتوای اصلی جملات وارد نمیکند.)
جلسه طنز وسط عملیات جنگی
جلسه اهالی طنز با رهبر انقلاب در تیر ۹۸ برگزار شده بود؛ در روزهایی که ایران، پهپاد آمریکایی را سرنگون کرده است. شهرام شکیبا به این مساله اشاره میکند و در این جلسه خطاب به رهبر انقلاب میگوید: «در این شرایط سران غربی چطور ممکن است فکر کنند که طنزپردازان کشور با عالی ترین مقام سیاسی و مذهبی دیدار دارند؟» شهرام شکیبا در کلامش به اهمیت این جلسه اشاره میکند؛ به اینکه جمهوری اسلامی در یک تقابل نظامی و سیاسی با آمریکاست. اما در همین شرایط رهبر انقلاب میزبان طنزپردازان کشور است. این شرایط نشان میدهد که «طنز و شوخی» برای رهبر انقلاب مهم است و اهمیت و جایگاه آن را به خوبی میداند. رهبری در بخشی از صحبت شان میگویند: «روحیه طنزپردازی یک نعمت الهی است. این نعمت را باید شکر کرد. شکر این نعمت هم این است که آن را در جای خودش و به درستی استفاده کنید.» اما استفاده درست از طنز به چه معناست؟ رهبر انقلاب این معنا را نیز توضیح میدهد: «یعنی اگر طنز را برای پیشبرد اهداف و آرزوهای بزرگی که ملت و کشور دارد به کار بگیرید، شکر این نعمت را به جا آوردید.» رهبر انقلاب طنز را به خوبی میشناسد و جایگاه آن را نیز به روشنی تعریف میکند. «طنز» وسیله ای برای اهداف ملت و انقلاب. اما از همین دیدار به خوبی بر میآید که بیشتر اهالی طنز متوجه این معنا نیستند. این را میتوان از صحبتها، درخواست و محتوای جلسه متوجه شد؛ یعنی زمان این جلسه مهم به جای اینکه به ارائه گزارش فعالیتها، و طرح مباحث اساسی بگذرد به شعرخوانی میگذرد؛ بالاتر اینکه شبیه دیدارهای مردمی، بعضی از اعضای جلسه از رهبری تقاضای انگشتر و چفیه میکنند؛ از جمله شهرام شکیبا که خود در کلامش به اهمیت این جلسه اشاره کرده بود. البته این نقد به سازندگان مستند نیز وارد است که چرا بخش زیادی از این مستند ۵۰ دقیقهای به انعکاس این شعرخوانیها و تقاضای هدیه گذشته است، اما در هر حال نقد اساسی به محتوای جلسه وارد است. جلسهای که به خوبی بیانگر کم کاری اهالی طنز است. البته رهبر انقلاب در جایی از صحبت شان به روشنی به این مساله اشاره میکنند؛ آیت الله خامنه ای به صراحت میگوید که «طنز ما در زمینه بین المللی کم کار است.» و بعد به جنایتهای کشورهای استعماری به ملت ایران در طول تاریخ اشاره میکنند. جنایتهایی که خبری از آنها در جریان طنز کشور نیست.
غرزدنهای تکراری
اگر مستندهای دیگر غیر رسمی– خصوصا قسمت سوم غیر رسمی که روایت دیدار با فعالان و نخبگان عرصه علمی است – را مشاهده کرده باشید به خوبی متوجه محتوای ضعیف این دیدار میشوید. به طور مثال بخش زیادی از صحبتها درباره برخورد اهالی سیاست با طنز و طنزپردازان است. حرفی که دائم تکرار میشود؛ اسماعیل امینی، امید مهدی نژاد، قاسم رفیعا و شهرام شکیبا همگی این نکته را تکرار میکنند. در جایی از صحبتها شهرام شکیبا میگوید: «یک خلا قانونی وجود دارد که اگر از اهالی طنز شکایت شود، به جرم تشویش اذهان عمومی یا افترا محکوم شود. شاید بتوان تبصرهای در قانون برای این مساله ایجاد شود.» تبصره قانونی برای کدام قانون؟ این همان سوالی است که رهبری از شهرام شکیبا میپرسد: «یعنی قانون به خصوصی برای این مساله وجود دارد؟» شکیبا که حرف ناسنجیده ای بیان کرده، جواب مشخصی نمیدهد و باز به حرفهای کلی اش بازمیگردد. قاسم رفیعا نیز در بخشی از صحبتش به شکایتی که از او بابت نوشتن یک شعر طنز شده است اشاره می کند. قاسم رفیعا می گوید که رئیس دادگاه درک درستی از طنز داشته و رای را به نفع او صادر کرده. همین خاطره قاسم رفیعا بیانگر این است که نقد اعضای جلسه به رفتار سیاستمداران، نه مربوط به خلا قانونی است و نه یک حکم کلی؛ بلکه مربوط به رفتارهای سلیقهای و شخصی است. اما متاسفانه نقد به یک رفتار سلیقهای، بیشتر زمان این جلسه مهم را به خود اختصاص میدهد. و این یعنی برخی از طنزپردازان ما، نگاهی جامع و صحیحی به فضای طنز کشور و زمین بازی خود ندارند.
شوخی ملیتی به جای شوخی قومیتی
در بخشی از جلسه، رضا ساکی اشاره میکند که در دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ جوکهای قومیتی بسیار طرفدار داشت. اما با تلاش این جمع (اشاره به حاضران در جلسه) و برخی از کسانی که در این جلسه نیستند، این شوخیها ریشه کن شد. و الان اگر کسی مثلا شوخی ترکی، لری یا گیلکی ارسال کند، با واکنش منفی بقیه مواجه میشود.
رضا ساکی اعتقاد دارد که این جمع، بساط شوخیهای قومیتی را جمع کرده. هرچند میزان سنجش این گزاره مشخص نیست. اما اگر با جو طنز فضای مجازی آشنا باشیم، میبینیم که مضامین اصلی جریان طنز در فضای مجازی، شوخیهای غیر اخلاقی، تحقیر ایران و ایرانیها و در بهترین حالت، شوخیهای مبتذل و بی معناست. به عبارتی اگر برای جمع شدن بساط شوخیهای قومیتی باید ممنون «این جمع» باشیم برای ۷ میلیون فالوئر «سرنا امینی» باید یقه چه کسی را بگیریم؟ «این جمع» کدام جریان طنز اصیل و معناداری را در فضای رسانه ایجاد کرده است؟ اگر تا دیروز اصفهانی برای شمالیها جوک میگفتند و شمالیها برای آذریها، امروز اما گویا همه دست به دست هم داده اند برای تولید جوکهای ضدایرانی؛ در قالبهای شناخته شده ای همچون «فقط یه ایرانی این کار رو میکنه».
مستند غیررسمی۴، بزرگترین شاهد است برای ضعف و کم کاری جریان طنز که ذیل نهادهای انقلابی و حاکمیتی مثل «حوزه هنری» فعالیت میکنند. البته فارغ از این جلسه، میتوانیم با نگاهی به فضای رسانه متوجه این معنا باشیم. امید میرود که با پخش این مستند، اهالی طنز بیشتر متوجه هدف و مسیر اصلی خود شوند.
ثبت ديدگاه