راه راه: یکم ماه مبارک رمضان ۱۴۳۹– شانه چپ بنده – ساعت ۷:۰۰

پروردگارا، از بنده ای گزارش می دهم که تا قبل از ماه مبارک رمضان همکار شانه راستی ما را کلا بیکار کرده بود و جوهر قلم ما را تمام!

بارالها، پرونده به پیوست قبلا ارسال گشته و برهرکه پوشیده باشد برتو پوشیده نیست که این بنده روسیاهت که روسیاهی اش به حدی است که «ته دیگ عرش» لقب گرفته، هم اکنون یک هویی پایش لیز خورده و‌در ماه مبارک رمضان وارد شده و اداهایی از خود در می آورد که باعث تعجب عرشیان گشته است.
خدای من تو بهتر از همگان میدانی این بنده ات همانی است که اگر میگفتی نماز، گوش هایش تاول می زد، کمرش ترک برمیداشت و موهایش را به سیخ میکشید ولی با شروع این ماه طوری با حضور قلب نماز میخواند که از تشعشعات نورانی حضور قلبش بال همکاران در حال گر گرفتن است.
مولای من! ته دیگ‌، روی هرچه نافله خوان را کم کرده و مستحبات را با غلظت بیشتری از واجبات ادا میکند. طوری که اگر همینطور ادامه بدهد، بعید نیست همین روزها بال درآورده، پرواز نماید.

کریما؛ این بنده ات برای دوری از گناه از صبح تا شب در صف نان بربری ریاضتی را تحمل میکند که اگر بخواهد هم، فرصت گناه پیدا نمیکند و این یعنی سختی دادن به خود، که برجسته ترین عرفا نیز طاقت آن را ندارند. فقط حیف که غیبتش میشود بگویم”در لحظه افطار پنج نان بربری را با تمام مخلفات سفره، مثل قالی کرمان لوله میکند و قورت میدهد و حرص و ولعش باعث میشود منی که نمیتوانم چیزی بخورم، یکی دو لقمه بزنم!”. و تو چه بخشنده ای خدایا که با وجود اینکه میدانی بعد این ماه باز باید زنگ بزنیم از اینترپل جمعش کنند، باز هم او را میبخشی!

بار پروردگارا هرکه یادش نباشد تو که میدانی قرآن خواندن بلد نیست و تنها ثوابش مربوط می شود به شریک شدنش در ثواب تلاوت قرآن بر سر قبر مادربزرگش در کودکی! ولی چیزی که بالهای مرا میسوزاند این است که هر روز با قرائت همگانی شبکه سه یک جزء میخواند و با قرائت شبکه استانی اصلاح میکند و با قرائت شبکه قرآن با صوت و لحن عبدالباسط حفظ میکند.

مولای من، تو که به نیت بندگانت آگاهی، حال زار مرا ببین و بگو فاز این بنده ات چیست؟ به نظرت او فکر میکند انجام مستحبات و‌ واجبات در ماه مبارک رمضان مثل گوشتی است که در فریزر نگهداری میکند تا بعدا از آن استفاده کند و لطفا مرا از نیت این بنده ات آگاه کن ای کاشف الاسرار

پایان گزارش