چگونه یک خواستگاریست خوب باشیم؟
سربلندِ مقتدر، مادر داماد

دفترچه باید طوری از شماره‌ها پُر شود که گاهی خود ۱۱۸ هم با شما تماس بگیرد تا از شما شماره بگیرد!
متن:
اگر شما یک مادر هستید و یک دانه از آن شاخ‌شمشادهای رعنا را در خانه دارید، مطمئن باشید با اولین گریه‌ی قند عسلتان در این جهان فانی، متد خواستگاری به‌طور پیش‌فرض در وجودتان نصب شده است.
شما قطعاً باور دارید که پسرتان در هر شرایطی «حروم» شده است؛ یعنی حتی اگر پسرتان از نظر ظاهر، اخلاق و وضعیت مالی شبیه «اسمیگل» باشد و همسری از تبار الهه‌های یونانی برایش انتخاب شود، باز هم معتقدید که پسرتان بدبخت شده است.

اما اگر می‌خواهید پسرتان در بازه‌ی طلایی ۲۰ تا ۴۰ سالگی امتیاز خواستگاری رفتن را از دست ندهد، باید به این امر اهتمام ویژه داشته باشید.

مرحله‌ی اول: دفترچه‌ی شماره‌گیری.
اولین لازمه برای زن گرفتن پسر شما، تهیه‌ی یک دفترچه یادداشت است.
این دفترچه باید طوری از شماره‌ها پُر شود که گاهی خود ۱۱۸ هم با شما تماس بگیرد تا از شما شماره بگیرد!
در این مرحله، به مفاهیمی چون «هم‌کفو بودن» اعتنایی نکنید؛ این‌ها فقط ادا و اصول‌اند. شما فقط شماره بگیرید؛ به‌قدری که در نهایت از شماره گرفتن حتی از گربه‌های ماده هم خسته شوید.
در این لحظه، می‌فهمید که آماده‌ی ورود به مرحله‌ی دوم هستید.

مرحله‌ی دوم: تماس‌های طلایی.
حالا که دفترچه‌ای پُر از شماره‌های دختران ایران‌زمین دارید، وقت آن رسیده تماس بگیرید. اصلاً مهم نیست چرا می‌خواهید تماس بگیرید؛ فقط برای قرار اول اصرار کنید، حتی اگر هیچ قراری اتفاق نیفتد.
با فن بیان قوی خودتان، از محاسن پسرتان بگویید. شما آن‌قدر زیبا روایت می‌کنید که تاریخ شفاهی ایران چند جلد کتاب به شما بدهکار است! با آن‌چنان شور و اشتیاقی از سجایای اخلاقی خود و پسرتان صحبت کنید که جلد دوم «معراج‌السعاده» مخصوص فضایل اخلاقی‌تان به چاپ برسد.
وقتی آن‌قدر تماس گرفتید که دیگر زنگی برای زدن نماند، به مرحله‌ی سوم وارد می‌شوید.

مرحله‌ی سوم: خواستگاری رفتن.
در این مرحله، رعایت چند نکته الزامی‌ست:
۱. گل یا شیرینی نخرید.
شما قرار است دو سوم خانه‌های این شهر را درنوردید. اگر قرار باشد برای هر خواستگاری یک عدد شیرینی دانمارکی بخرید، به خاک سیاه می‌نشینید!
۲. قرار بیرون نگذارید.
ملاقات‌ها باید در خانه‌ی خانواده‌ی دختر انجام شود. فقط در چنین موقعیتی‌ست که می‌توانید به سلیقه‌ی آن‌ها در خرید میوه، گل‌آرایی، نظافت خانه و حتی نحوه‌ی ریختن چای پی ببرید.
۳. اگر خانواده‌ی دختر حاضر به دعوت در خانه نشدند، چه باید کرد؟
جایگزین مناسب: پارک سر کوچه‌تان!
با این کار، هم پسر عزیزتان را در معرض دید خواستگار ردی‌ها قرار می‌دهید تا بدانند چه گنجی را از دست داده‌اند، و هم حتی یک قران خرج خوراکی نمی‌کنید.

مرحله‌ی نهایی: انتخاب نکردن.
حالا که چند جلسه خواستگاری رفته‌اید و دختر موردنظر، صد در صد مطابق معیارهای شماست، زمان آن است که هیچ‌گاه موافقت نکنید!
اصلاً چه معنی دارد که پسر دسته‌گلتان، شاخ‌شمشادتان، عصای دستتان، برود و به دختر دیگری خدمت کند؟
پس از هر جلسه خواستگاری، سریعاً شماره‌ی دختر را بسوزانید و خاکسترش را به دریا بسپارید. مبادا شیطان وسوسه‌تان کند و دوباره تماس بگیرید و با دستان خودتان، پسرتان را «بدبخت» کنید.

با رعایت این مراحل، شما یک خواستگاریست تمام‌عیار خواهید شد. کسی که از همان تماس اول تا آخرین «نه»، سربلند، مقتدر، و «مادرِ داماد» است!

ثبت ديدگاه




عنوان