راهراه و مخاطبان در هفتهای که گذشت
از سوگنامهای دردناک تا دست فرمون علی مطهری
۷:۴۴ ب٫ظ ۲۱-۰۳-۱۳۹۵
راه راه: مخاطب اول:
سلام. خواستم از این تریبون استفاده کنم و مراتب تقدیر و تشکر ملت ایران را از دولت مقتدر تدبیر و امید به جهت آزادسازی بزرگمردی حبس کشیده و سختی دوران دیده، جناب آقای مصطفی تاجزاده، آن قهرمان ملی و افتخار میهن اعلام دارم.
راهراه: سلام علیکم. این آزادی چه ربطی به دولت داره؟ خب ایشان دوره محکومیتشان به پایان رسید و از زندان آزاد شدند.
_ قطعا ربط دارد. اینها همه از اثرات برجام است. اگر الان زمان احمدینژاد بود هم ایشان آزاد میشدند؟ قطعا خیر!
(فتنهگر تحلیلگر از حصر)
مخاطب دوم:
سلام. هه! شما خیال کردید که چی؟!
راهراه: سلام بزرگوار، میشه لطفا بیشتر توضیح بدید؟!
_ خودتون رو نزنید به اون راه راهراهیا! خوب میدونید چی میگم…
راهراه: آقا جان میگید مشکلتون چیه؟!
_ شما خواستید با دیکتاتوری مردم رو از شنیدن ربنای آقای شجریان محروم کنید. کور خوندید! من خودم لینک دانلودش رو پیدا کردم و الان هم دارم در حال نهار خوردن به این نوای دلنشین گوش میدم؛ هه!
(سر به سرش نذارید بذارید تو حال خودش باشه از سر سفره نهار)
مخاطب سوم:
من زندهام. وقتی میگم زندهام یعنی هنوز نمردهام. به خدا قسم راست میگم!
(مهدی کروبی در حال تکذیب)
مخاطب چهارم:
سلام عرض کردم. اگر امثال شما در این مملکت زندگی نمیکردید، الان اینجا گلستان بود. یک انسان مؤدب و باهوش لطف کرده است و ماه رمضان را به مسلمانان جهان تبریک گفته است. آیا این کار خطایی ست؟! حتما باید بهمان فحش یا همان دشنام بدهند؟! آنوقت امثال شما دلواپسان و تندروان این کار را به سخره گرفته و بیادبی میکنید. واقعا که! خواهشا کمی تفکر…
(هم میانهرو هم روشنفکر از فضای مجازی)
مخاطب پنجم:
ای بانوی رنجکشیده ، ای بزرگزن تاریخ معاصر، ای همسر آیت الله، ای مادر م.ه و فائزه، ای بریزید تو خیابونا، ای پدرسوختهبازی در نیار، ای خواهر شاخص توسعه سیاسی و ای هزاران ایِ دیگر، ما جوانان خیابان ولیعصر بیصبرانه منتظر بهبودی شما و بازگشتتان به میادین هستیم.
(سوگنامه جوانان خیابان ولیعصر از ساندویچفروشی همانجا)
مخاطب ششم:
سلام. خدایی دست فرمون رو داشتید؟!
راهراه: سلام. جان؟!
_ شما روز اول که نشستی پشت ماشین چند بار ماشین رو خاموش کردی؟!
راهراه: متأسفانه متوجه منظورتون نمیشیم.
_ بابا من اولین بارم بود نشستم پشت صندلی ریاست مجلس. خیلی خوب بود برای بار اول. فقط اگر اون دو نفر یقه به یقه نمیشدن، عالی میشد.
(علی خان مطهری از پشت صندلی)
ثبت ديدگاه