از مسدود شدن جاده ی آمل تا تحریم شمال!
شمال تو را می خواند

سالهاست که بر اساس یک سنت نه چندان دیرینه، پایتخت نشینان عزیز تا دوتا تعطیلی می خورد تنگ هم، سر پراید را کج کرده و حداقل چند روزی برای فرار از شلوغی و دود و دَم به سمت شهرهای شمالی کشور، لشگرکشی می کنند و بمحض رسیدن به دامان پاک طبیعت با آن یکی شده، دامانش را به بادبان کشتی تبدیل کرده و چنان آثار ماندگاری در محیط از خود برجای می گذارند که اسکندر و چنگیز شکر بخورند در طول لشگرکشی هاشان به ایران چنین کرده باشند.

۴۰۰۹۶۵۸۵۴۳۳۳۲۹۱۸۶۹۷۷چهره ی جنگل

در هر حال با بررسی سلایق گردشگر ایرانی می توان به این نتیجه رسید که برای هر قشری از جامعه، واژه ی سفر یکجور تعریف می شود.
مثال: عده ای از هموطنانمان هستند که به پهن کردن تنها یک زیلو در چمن های سرسبز بلوارهای اصلی شهرشان و خوردن یک بشقاب لوبیا پلو با محسن، راضی اند. این عزیزان، همانهایی اند که به واسطه گرفتن ۴۵ تومان پول یارانه، دائم از جانب دولت با عُسر و حَرج… ببخشید… با تهدید مواجه اند و با همان درآمد خالص زیر یک میلیون تومنشان(این درآمد در نمی آمد سنگین تر بود که) خوشند.

برای عده ای دیگر سفر بیشتر در سواحل نیلگون آنتالیا و تایلند(این یه تیکه را شطرنجی بخوانید) معنا پیدا می کند. جهت اطلاع ” تنها چند انفجار دیگر تا شکسته شدن قیمت تورها باقی است”.
و اما برای عده ای دیگر، که اتفاقاً تعدادشان هم کم نیست، سفر، پروسه ای است که با جاساز کردن تجهیزاتی چون سیخ و منقل و زغال و نمک و شیشه ی روغن و چیپس و پفک(بابا اینا که تو خود شمالم هست) آغاز و با تبدیل تهدیدها(تونل و ترافیک۲۱ساعته) به فرصتها(جوج و قلیان) معنا پیدا می کند. برایشان هم فرقی ندارد که سلفی را با سواحل دریاکنار بگیرند یا صفهای طویل اتومبیل. با ترافیک شروع و با ترافیک به پایان می رسانند. ولی حالا خودمانیم کنکور هم با آنهمه عظمت چهارگزینه ایست، چرا این عزیزان فقط همین یک گزینه(شمال) را دارند؟!

جاده و اسباب

و اما مسئله ای که بیش از هر چیز دیگر حائز اهمیت هست، ساماندهی این جمعیت چند ده میلیونی خوشحال، در عرض سه ماه تعطیلات تابستان، سیزده روز تعطیلات نوروز و یا همین مورد آخر، سه روز تعطیلات عید فطر می باشد.
از اینرو پیشنهاد می کنیم ، اینبار نیز دولت و ملت همچون ادوار گذشته دست در دست یکدیگر نهند(از آن حرفها بود ها!) و در این موضوع کمی غور کرده(همان مشورت) و راهکارهای زیر را جهت جلوگیری از ورود سونامی بعدی مسافران به شهرهای شمالی بکار ببندند.
۱_ تخصیص یکساله ی حقوق یکی از مدیران ارشد دولتی(نمی خوام اشاره ی مستقیم بکنم) همراه با ارائه فیش حقوقی جهت تکمیل کردن اتوبان نیمه کاره ی تهران-چالوس.
۲- برگزاری دوره های ایرانشناسی برای هموطنانمان، علی اللخصوص تهرانیها که ایران فقط شمال نیست، تَکرار می کنم ایران فقط شمال نیست.
۳- توصیه ی اکید مبنی بر اینکه هموطنان بجای اینکه در این گرما خود را آواره ی جاده و بیابان کرده در منزل بنشینند و با انجام حرکات معلق و هلی کوپتری و بالانس زدن با فرزندانشان بنحوی خود را سرگرم کرده و شادی حاصل از آنرا با فریادهایی از ته دل با تمامی اعضای محل تقسیم کنند. البته در این مورد خاص حتما از بیست و چهار ساعت قبل، حبوبات را از رژیم غذایی خانواده حذف کنند.
۴-بعنوان آخرین راهکار هموطنان باغیرتمان به ویژه تهرانیها، پشت به پشت یکدیگر داده و بلکل تحریم کنند این شمال همراه با منت و ذلت را. نخواستیم بابا…
ای قوم شمال رفته کجائید کجائید دربند و فرحزاد همینجاست بیایید

۰٫۰۸۵۳۷۹۰۰۱۳۹۵۱۹۰۶۰۰_taknaz

۴ Comments

  1. شهرام ۱۳۹۵-۰۴-۲۶ در ۴:۴۴ ب٫ظ- پاسخ دادن

    دمتون گرم
    تکرار میکنم دمتون گرم

    خیلی وقت بود یه متن طنز درست حسابی نخونده بودم

  2. M.Sh ۱۳۹۵-۰۴-۲۳ در ۱:۴۴ ق٫ظ- پاسخ دادن

    بسیار عالی بود.
    با قلمی روان طناز و به روز.
    با آرزوی بهترین ها.

  3. Negar ۱۳۹۵-۰۴-۲۳ در ۰:۱۲ ق٫ظ- پاسخ دادن

    Aliiii buuuuddd?????

  4. علی ۱۳۹۵-۰۴-۲۱ در ۵:۵۷ ب٫ظ- پاسخ دادن

    عالی بود
    مخصوصا تصاویر بین متنی…
    بیشتر از اینگونه تصاویر بین نثرها استفاده کنید.

ثبت ديدگاه