معرفی کتاب چخچخیها
شوخی و خنده با داعش
۳:۳۳ ب٫ظ ۱۷-۰۴-۱۴۰۱
از همان ابتدا خاطرهای در گوشم زنگ زد: اکثرا تصور میکنن ما مذهبیها از دنیا به دور هستیم. مثلا خانمهای چادری در خانه با همین تیپ بیرون، مینشینن، میخوابن و… با همان روسری که لبنانی میبندن! با همان گیره آویزدارشان! یا من با همین عبا و عمامه میخوابم! این را روحانی جوانی در یک جمع دختر و پسر میگفت.
همه اینها بخاطر وجود فاصله بین مذهبی و غیر مذهبی و دور شدن این دو قشر از هم است و چون شناختی شکل نمیگیرد، عدهای تصور میکنن مذهبیها اهل خوشگذرانی، خنده و شوخی نیستن و با این تفکر طبیعتا نگاهشان نسبت به دین هم همین میشود.
چخ چخیها خاطرات همین قشر مذهبی از دنیا به دور و غمگین و خشن است که نویسنده دقیقا همین نقطه از زندگیشان را هدف گرفته که در عرصه فرهنگ کمتر به آن پرداخته شده است. درست رفته سراغ طنازی شهدا که هر کدامشان در قامت یک استندآپ کمدین میتوانند جمعیتی را از خنده روده بر کنند.
کتاب با همان جمله زیر عنوان موضوعش را لو میدهد “نگاهی به نشاط و شوخ طبعی در زندگی و جهاد شهدای مدافع حرم مشهد” ولی همان جمله این مضمون را به ذهن متبادر میکند که جنگ با داعش و چه به خنده و شوخی؟
آن هم مدافعان حرمی که سر کارشان با تفنگ و گلوله و خون است.
حالا چرا چخ چخیها؟ چخ چخ یا همان چق چق در گویش مشهدی به معنای “عیش و عشرت و شادی و خوشی کردن” است. با یک نویسنده مشهدی و شهدای مدافع حرم مشهدی بنظر اسم مناسبی است ولی برای غیر مشهدیها نامانوس است و شاید همین باعث شود مخاطب از همان ابتدا با کتاب ارتباط نگیرد و توضیح زیر عنوان کتاب یه کمک همین موضوع آمده است.
ناصر جوادی نویسنده کتاب این روایتها را از دل خاطرات شهدا بیرون کشیده و همانطور که خودش هم در مقدمه آورده طنازی تکنیکی یکی از شهدا او را ترغیب کرده و در مرحله بعدی دنبال راهی بوده تا آن را به اشتراک بگذارد.
چخ چخیها خاطرات کوتاه و شیرینی است که بخاطر نثر روانی که دارد خواندنش وقت زیادی نمیخواهد و تصویرهایی که برای هر روایت طراحی شده شما را تا پایان کتاب همراهی میکند.
چخچخیها کاری از باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب اسلامی در ۹۴ صفحه توسط انتشارات دفتر مطالعات جبههی فرهنگی انقلاب اسلامی در بهار ۱۴۰۱ به چاپ رسیده است.
ثبت ديدگاه