گویند روزی شیخ، مسجدی با قدمت دیرینه دید. هنگامه دیدن کاشی‌ها و مقرنس‌ها وی را وجدی پدید آمد چنان که ۲۵ روز در حالت سماع و آواز بلند بود و طعام نخورد تا جایی که کاشی‌ها به صدا درآمدند: «شیخا! حرمت مسجد را حفظ نمی‌کنی و شجریان درونت را ۲۵ روز است پلی کرده‌ای، لااقل حرمت کاشی بخت برگشته نگه‌دار که به ۲۶ بکشد جز مخروبه‌ای از ما نماند». چون مریدان چنین دیدند از کاشی‌ها عکس گرفته و تایم‌لاین را با هشتگ دشمن فرهنگ و هنر همین کاشی‌ها هستند زخمی کردند.

نقل است شیخ هیچ‌گاه پا دراز نکرد و تکیه نداد تا اینکه روزی در شهر بهمن سنه ۱۴۰۲ شاگردان مویه‌کنان از جمعیت بسیار به جهت جشن و پایکوبی انقلاب خبر آوردند، شیخ تا شنید پا گرد کرد و تکیه زد و باز گفت من که تیر خورده‌ام شما ادامه دهید. شاگردان همان‌طور که گریبان می‌دریدند گفتند استاد! جز تو راهی نداریم، شیخ گفت بگویید فوتوشاپ است، شاگردان گفتند اگر بگوییم با احتساب امسال می‌شود ۴۱ سال است که این را گفته‌ایم. 

شیخ با چوبدستش بر سر تک تک شاگردان ضربه‌ای نواخت که احمق‌ها فوتوشاپ در سال ۱۹۸۸ اختراع شد خوب قبلش چه می‌گفتید؟ همان را بگویید. مریدان دهان بسته بودند و هیچ نگفتند. شیخ گفت بگویید ۲۲ بهمن‌های بهار و تابستان گذشته را نشان دادند، شاگردان گفتند آخر ۲۲ بهمن‌های بهار و تابستان هم حسابی شلوغ بود یا شیخ! شیخ ساعتی سکوت کرد و پس از آن گفت بگویید رنگ گنبد دانشگاه شریف هر سال سبز کاربنی بود ولی امسال که صورتی پاستیلی شده است، هنوز هم در عکس‌های امسال همان سبز کاربنی است. 

شاگردان چون این پیشنهاد را شنیدند گریبان پاره کردند و داشتند به سمت بیابان می‌دویدند که ناگهان منکری گفت صورتی پاستیلی؟ رنگ گنبد؟ مگر کلیسای سنت باسیل روسیه است؟ باور می‌کنید؟ مریدان چون این بشنیدند بر سر منکر فرو ریختند و ۲۰۰ چوب زدند و پس از آن با حرکت دست شیخ آرام بگرفتند. 

شیخ در حالی‌که نوک انگشتان شست و سبابه‌اش را به هم چسبانده بود گفت: «فاصله بین این دو، شعور مخاطب ما است، هرآنچه از مراد خویش ببیند حکمت مطلقه داند و باور کند و شادمان گردد.» مریدان چون این سخن بشنیدند نعره‌ای زدند و عکس‌ها و هشتگ‌ها از گنبد صورتی ترند کردند. چنان شد که معروف است آن‌روز میانگین بهره هوشی کاربران ایکس زیر ۴۵ تخمین زده شد.